- پاندانت
- فرانسوی آویز (جواهر سلطنتی ایران)
معنی پاندانت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
عنبر سیاه، دختر آژدهاک ، دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد و همسر کمبوجیه و مادر کوروش پادشاه هخامنشی
تضمین
ضمانت، ضامن
حراست
پذیرفتاری میانجیگری کفالت ضمانت تعهد زعامه قباله
ضامن، کفیل
فرانسوی پیروی، پشتیبانی
تیماج سختیان ساغری سوخته کیمخت
خط مماس دایره
پذیرفتاری، میانجی گری
ضامن، کفیل، پذیرفتار، برای مثال دی همی گفتی که پایندان شدم / که بودتان فتح و نصرت دم به دم (مولوی - ۴۹۳) میانجی، پایندا، پایین مجلس، برای مثال ماه را در محفل خورشید من / جای اندر صفّ پایندان بود (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۵) کفش کن، درگاه خانه
میانجیگری، ضمانت
خطی است که فقط در یک نقطه به منحنی برخورد می کند
تابعی مثلثاتی که در مثلث قائم الزاویه برابر است با نسبت ضلع مقابل به ضلع مجاور
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
ماندانا، عنبر سیاه، نام دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد و همسر کمبوجیه و مادر کوروش پادشاه هخامنشی
پاداش (و این جزا و پاداش بیداد کارانست) (تفسیر ابوالفتوح چاپ قدیم ج 2 ص 137)
آهسته و روان ملایم معتدل، حالت حرکتی معتدل
به آرامی، به آهستگی
تفکر، تخیل
جوال، تنگ ظرف شراب، شراب
عمل انداختن، رای، تدبیر، شور، مشورت، قصد، میل
آل، قبیله، اهلیت، عترت، خانمان، خانواده
ظن، گمان، خیال، وهم
جای نان، ظرف نان، کنایه از محل رزق وروزی
پاداش، مزد، سزای عمل، خواه نیک خواه بد، سزا، جزا
پنداشتن، پندار، خیال، گمان، فرض، کنایه از عجب، غرور، تکبر، خودبینی
شور، مشورت
جوال، تنگ، ظرف شراب، شراب
جزا و کیفر چه خوب چه بد، مهر، کابین، پاداش