جدول جو
جدول جو

معنی پافشاری - جستجوی لغت در جدول جو

پافشاری
مقاومت، استقامت، پایداری، ایستادگی، اصرار
تصویری از پافشاری
تصویر پافشاری
فرهنگ فارسی عمید
پافشاری
(فِ)
پایداری. ایستادگی. مقاومت. ثبات. استقامت. استواری. پابرجائی. پای برجائی. ثبات قدم. اصرار. ابرام. و با مصدر کردن صرف شود
لغت نامه دهخدا
پافشاری
مقومت، ثبات، استقامت، استواری، ایستادگی
تصویری از پافشاری
تصویر پافشاری
فرهنگ لغت هوشیار
پافشاری
((فِ))
پایداری، ایستادگی
تصویری از پافشاری
تصویر پافشاری
فرهنگ فارسی معین
پافشاری
اصرار
تصویری از پافشاری
تصویر پافشاری
فرهنگ واژه فارسی سره
پافشاری
ابرام، اصرار، ایستادگی، پاپی، تاکید، سماجت، مداومت، مقاومت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صافکاری
تصویر صافکاری
صاف کردن چین و چروک پارچه یا ناهمواری چیزی، هموار و تعمیر کردن قسمت های مختلف بدنۀ اتومبیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افشاری
تصویر افشاری
یکی از چهار آواز دستگاه شور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ایستادگی، مقاومت، استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، رصانت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
فرهنگ فارسی عمید
دو تکه تخته به اندازۀ کف پا که در دستگاه بافندگی دستی در زیر پای بافنده قرار دارد و با فشار دادن آن تارها بالا و پایین می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاسداری
تصویر پاسداری
نگهبانی، مراقبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادشاهی
تصویر پادشاهی
مربوط به پادشاه، در علوم سیاسی سلطنتی، سمت پادشاه، شاهی، سلطنت
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
ثبات قدم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
یکی از آوازهای ایرانی مغموم و دردناک از متعلقات شور ولی گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پادشایی
تصویر پادشایی
سلطنت پادشاهی، مملکت قلمرو، پایتخت عاصمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسداری
تصویر پاسداری
پاسبانی، رعایت احترام حرمت
فرهنگ لغت هوشیار
عمل پایکار. شاگردی خانه شاگردی، رعیتی نوکری مقابل امیری پادشاهی سلطنت
فرهنگ لغت هوشیار
ایستادگیپافشاری تاب مقاومت دوام. پایداری کردن پا فشردن پای داشتن مقاومت کردن استقامت ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صافکاری
تصویر صافکاری
پخکاری گلگیرسازی شغل و عمل صافکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشاری
تصویر افشاری
((ص نسب.اِمر.))
یکی از آوازهای ایرانی، مغموم و دردناک، از متعلقات شور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ایستادگی، پافشاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پادشاهی
تصویر پادشاهی
سلطنت، ملکت، مملکت، قلمرو، مدت سلطنت، تسلط، چیرگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاسداری
تصویر پاسداری
پاسبانی، رعایت، احترام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
قوام، استقامت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افشاگری
تصویر افشاگری
Disclosure, Divulgence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
Persevering, Persistence, Persistency, Stabilization, Steadiness, Sustainability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پادشاهی
تصویر پادشاهی
Kingship, Emperorship, Kingdom
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تخته ای که در زیرپای بافنده ی پارچه در کارگاه سنتی قرار دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از افشاگری
تصویر افشاگری
раскрытие , разглашение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
настойчивый , упорство , настойчивость , стабилизация , устойчивость , устойчивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پادشاهی
تصویر پادشاهی
империя , королевство , царствование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از افشاگری
تصویر افشاگری
Offenlegung, Verbreitung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
beharrlich, Beharrlichkeit, Beständigkeit, Stabilisierung, Nachhaltigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پادشاهی
تصویر پادشاهی
Kaiserreich, Königreich, Königtum
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از افشاگری
تصویر افشاگری
розкриття , розголошення
دیکشنری فارسی به اوکراینی