جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پاسداری

پاسداری

پاسداری
پاس، پاسبانی، حراست، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداشت، نگهبانی، نگهداری، وقایت، یتاق، رعایت، ملاحظه، احترام، حرمت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پایداری

پایداری
ایستادگیپافشاری تاب مقاومت دوام. پایداری کردن پا فشردن پای داشتن مقاومت کردن استقامت ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پایداری

پایداری
ایستادگی، مقاومت، اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، اِستِحکام، صَلابَت، قَوام، تَأَثُّل، ثَقابَت، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، جَزالَت، ثُبوت
پایداری
فرهنگ فارسی عمید