تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، انگور روباه، روباه رزک، روباه رزه، روباه تربک، روس انگروه، روس انگرده، سکنگور، سگنگور، سگ انگور، روپاس، بارج، اورنج، اولنج، عنب الثعلب، لما، ثلثان، تاجریزی پیچ
تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، اَنگور روباه، روباه رَزَک، روباه رَزه، روباه تُربَک، روس اَنگروه، روس اَنگُرده، سَکَنگور، سَگَنگور، سَگ اَنگور، روپاس، بارَج، اَورَنج، اَولَنج، عِنَبُ الثَعلَب، لَما، ثَلِثان، تاجریزی پیچ
قومی آریایی نژاد که در زمان قدیم در پارس و عیلام سکنی اختیار کرده و مرکّب از چند قبیلۀ برزگر و چند قبیلۀ صحرانشین بودند بانگ سگ در موقع حمله، عوعو پارس کردن: عوعو کردن سگ
قومی آریایی نژاد که در زمان قدیم در پارس و عیلام سکنی اختیار کرده و مرکّب از چند قبیلۀ برزگر و چند قبیلۀ صحرانشین بودند بانگ سگ در موقع حمله، عوعو پارس کردن: عوعو کردن سگ
کسی را به کسی سپردن برای اهتمام و تیمار وی. (بهار عجم). سپردن و در عرف سپردن کسی را به کسی برای اهتمام و تیمار وی. (آنندراج) : اگر در مصاف یکی کشته آید نامش ازجریدۀ بندگان مسترید و فرزندش را نیکو دارید تا رغبت در سپارش جان زیادت شود. (راحه الصدور راوندی). طریق نیست سپارش به آسمان کردن که سایه بر سر سکان ربع مسکون دار. سلمان ساوجی (از بهار عجم). و بپدرخواجه و آن کسان سپارش نمود آن امر پدر خواجه را باآن کسان با اهل کاروان سپارش نمود که ایشان را تا نزدیک بخارا رسانید. (انیس الطالبین ص 212)
کسی را به کسی سپردن برای اهتمام و تیمار وی. (بهار عجم). سپردن و در عرف سپردن کسی را به کسی برای اهتمام و تیمار وی. (آنندراج) : اگر در مصاف یکی کشته آید نامش ازجریدۀ بندگان مسترید و فرزندش را نیکو دارید تا رغبت در سپارش جان زیادت شود. (راحه الصدور راوندی). طریق نیست سپارش به آسمان کردن که سایه بر سر سکان ربع مسکون دار. سلمان ساوجی (از بهار عجم). و بپدرخواجه و آن کسان سپارش نمود آن امر پدر خواجه را باآن کسان با اهل کاروان سپارش نمود که ایشان را تا نزدیک بخارا رسانید. (انیس الطالبین ص 212)