- وَاطِئ
- پایین، کم
معنی وَاطِئ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هوشیار، آگاهانه
بااعتماد، با اعتماد به نفس، مطمئن
الزامی، وظیفه
یک، یکی
وارداتی، ورودی
وسیع، گسترده
مشخّص، روشن
وعده دهنده، امیدوار کننده
ناهموار، برآمده
فراوان
اشتباه آمیز، اشتباه
ملایم، آرام، ساکت، ساکت شده
معتبر، خوٰاننده
برش خورده، طبقه بندی شده، برنده، قطعی، قطع کننده، آمرانه، صریح
اضطراری
بی صدا، بیکار
خواستگار، یک خوٰاستگار
رباینده، نافی
دنج، گرم، نوازشگر
بی فایده، باطل، بیهوده، بیهودگی
موقّر، محترمانه