معنی عَاطِل
عَاطِل
بی صدا، بیکار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَاطِل
بَاطِل
بَاطِل
بی فایِدِه، باطِل، بیهودِه، بیهودِگی
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِل
عَامِل
کارگَر، عامِل، دَر حالِ کار
دیکشنری عربی به فارسی
عَاقِل
عَاقِل
عاقِل
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِل
عَادِل
بی طَرَف، مُنصِفانِه، عادِل
دیکشنری عربی به فارسی
عَاجِل
عَاجِل
فُوری
دیکشنری عربی به فارسی
حَامِل
حَامِل
باردار، حامِلِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَافِل
حَافِل
پُر جُنب و جوش، کامِل، پُر حادثِه
دیکشنری عربی به فارسی
خَاطِئ
خَاطِئ
اِشتِباه آمیز، اِشتِباه
دیکشنری عربی به فارسی
خَاطِف
خَاطِف
رُبایَندِه، نافِی
دیکشنری عربی به فارسی