- ونکول
- کار لازم امر ضروری
معنی ونکول - جستجوی لغت در جدول جو
- ونکول ((وَ))
- کار لازم، امر ضروری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چابک و چالاک، کاری، حریص در کار
مرد جلد و چابک و مجرب درکارها
خودداری از پرداخت وجه برات یا حواله، برگشتن و روگرداندن از چیزی، خودداری از جواب دادن یا سوگند خوردن، ترسیدن و رو بر گرداندن از دشمن
باز ایستادن از سوگند و امتناع کردن از آن
((نُ))
فرهنگ فارسی معین
برگردیدن و روگرداندن از چیزی، ترسیدن و روبرگرداندن از دشمن، خودداری کردن از پرداخت وجه حواله، برات و مانند آن
فرانسوی پایک