جدول جو
جدول جو

معنی ولوج - جستجوی لغت در جدول جو

ولوج
داخل شدن، درآمدن در جایی
تصویری از ولوج
تصویر ولوج
فرهنگ فارسی عمید
ولوج
درآمدن به درون آمدن در آمدن داخل شدن، دخول
تصویری از ولوج
تصویر ولوج
فرهنگ لغت هوشیار
ولوج
((وُ))
درآمدن، داخل شدن، دخول
تصویری از ولوج
تصویر ولوج
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلوج
تصویر آلوج
اژدف زعرور آلج آلوی کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلوج
تصویر زلوج
راه دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوج
تصویر خلوج
کم شیر، ابر پراکنده، ابر بارانی پریدن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولوم
تصویر ولوم
میزان صدا در هر سیستم صوتی، دکمه یا پیچی که با آن صدای سیستم صوتی را تنظیم می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلوج
تصویر ثلوج
ثلج ها، برفها، جمع واژۀ ثلج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولود
تصویر ولود
ویژگی زنی که بسیار می زاید، بسیار زاینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولوغ
تصویر ولوغ
زبان زدن سگ به ظرف، خوردن یا لیسیدن سگ چیزی را که در ظرف است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علوج
تصویر علوج
پیغام و رسالت، پیغامبر، رسول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلوج
تصویر فلوج
جمع فلج، نیمه ها نویسنده
فرهنگ لغت هوشیار
نانی که خمیر آن از دیوار تنور ریخته باشد و در میان آتش ریخته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولوی
تصویر ولوی
منسوب به (ولی) : (حضرت ولوی مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار
آزور آزمند، آز آزمندی آزمند شدن حریص گشتن، آزمندی حرص، بسیارآزمند سخت حریص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولود
تصویر ولود
زاینده بسیار زای بسیار زاینده (زن یا جانور)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یلوج
تصویر یلوج
ترکی پیامبر، راهنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوج
تصویر کلوج
((کُ))
قرص نان روغنی بزرگ، نان ریزه شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولوم
تصویر ولوم
((وُ لُ))
اندازه صدای هر سیستم صوتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولوع
تصویر ولوع
((وَ))
آزمند، حریص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولود
تصویر ولود
((وَ))
بسیار زاینده (زن یا جانور)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الوج
تصویر الوج
گیاهی خشن و درشت، با گل های کبود و تخم های سیاه که در سنگلاخ ها می روید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولوع
تصویر ولوع
بسیار آزمند، حریص و شیفته، (مصدر) آزمند شدن، حریص شدن به چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولو
تصویر ولو
رها، آزاد، پاشیده، ازهم پاشیده، پراکنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوج
تصویر لوج
در دهان گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولج
تصویر ولج
بلدرچین کرک: (پخته بسی مرغ بهر گونه طرز ازولج و تیهو و دارج و چرز) (امیرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولو
تصویر ولو
متفرق پراکنده، پاشیده متلاشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولو
تصویر ولو
((وَ لَ))
اگر، و اگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولو
تصویر ولو
((وِ))
ریخته و پاشیده، پراکنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولج
تصویر ولج
ورتیج، برای مثال پخته بسی مرغ به صد گونه طرز / از ولج و تیهو و دراج و چرز (امیرخسرو - لغتنامه - ولج)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولو
تصویر ولو
و اگر، و اگرچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثاولوجیا
تصویر ثاولوجیا
یونانی خداشناسی علم الهی (اخص) الهیات، علم کلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاولوجیا
تصویر ثاولوجیا
علم الهی (اخص)، الهیات، علم کلام
فرهنگ فارسی معین