جدول جو
جدول جو

معنی وغست - جستجوی لغت در جدول جو

وغست
ظاهر، آشکار
تصویری از وغست
تصویر وغست
فرهنگ فارسی عمید
وغست
(وَ غَ)
ظاهر و آشکار. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
وغست
ظاهرا آشکارا. یا به وغست. علانیه: آشکارا: (جنید گفت که ما این علم (تصوف) در سردابه ها و خانه ها گفتنیم نهان شبلی آمده و آنرا بر سر منبر برد بر خلق به وغست به تشنیع)
تصویری از وغست
تصویر وغست
فرهنگ لغت هوشیار
وغست
((وَ غَ))
ظاهر، آشکارا
تصویری از وغست
تصویر وغست
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ورغست
تصویر ورغست
برغست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود
پژند، هنجمک، هجند، مجّه، مچّه، بلغس، بلغست، یبست، فرغست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وغستن
تصویر وغستن
ظاهر کردن، آشکار کردن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ وَفْ فَ قی یَ)
ناحیه ای است از حکومت بنادر به طول 180 هزار و عرض 6 هزار گز، حد شمالی: میناب، شرقی: کوهستان بلوچستان، غربی و جنوبی: خلیج فارس و تنگۀ هرمز. آب و هوای آن بسیار گرم، و مرکز آن ریازت وتعداد دیه های آن هفت است. (از جغرافیای سیاسی کیهان). این ناحیه از بندر جاسک الی ریازت امتداد دارد
لغت نامه دهخدا
قسمی بازی با ورق، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(نَ کَ دَ)
ظاهر کردن و آشکار نمودن. (انجمن آرا) (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
قصبه ای است از دهستان پشتکوه شهرستان گلپایگان با 3023 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(وَ غَ)
برغست. گیاهی باشد مانند اسفناج و آن بیشتر در کناره های جوی آب روید و در آش ها کنند و خورند. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج) :
به سان ماده خر خایید ورغست.
سوزنی.
رجوع به برغست شود
لغت نامه دهخدا
(اُ غُ)
اغسطس. رجوع به اغسطس و اغستوس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ورغست
تصویر ورغست
برغست
فرهنگ لغت هوشیار
واحدمسافت معادل 3500 قدم یا 06، 1 کیلومتر: از چارپاخانه هفت ورس دیگر که طی کردیم باز قراول خانه است و هفت ورس دیگر که طی کردیم دربین راه گنبد کوچکی بوند که خراب شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وغستن
تصویر وغستن
اظهار ساختن آشکار کردن: (و وغستن این طریق (تصوف) در طبقه ثانی (صوفیان) بیشتر بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویست
تصویر ویست
قسمی بازی باورق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورغست
تصویر ورغست
((وَ غَ))
گیاهی است خودرو و بیابانی با گل های ریز و سفید مانند اسفناج که در پختن بعضی از خوراک ها بکار می رود، برغست، بلغس، بلغست، پژند، مچه، هنجمک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویست
تصویر ویست
قسمی بازی با ورق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورغست
تصویر ورغست
((وَ غَ))
برغست، گیاهی است شبیه به اسفناج که پخته آن در بعضی خوراکی ها به کار می رود
فرهنگ فارسی معین