- ورانبر
آن طرف، آن جانب، آن سوی
معنی ورانبر - جستجوی لغت در جدول جو
- ورانبر (کَ دَ)
آن طرف. (برهان) (ناظم الاطباء). آن جانب. (ناظم الاطباء). آن سو. (برهان) (از ناظم الاطباء). جانب و طرف. (انجمن آرا) (آنندراج) :
ناگه شبی ورانبر گردون برآمدم
در خلوت وجود به پویش درآمدم.
مولوی (از انجمن آرا) (از آنندراج)
ناگه شبی ورانبر گردون برآمدم
در خلوت وجود به پویش درآمدم.
مولوی (از انجمن آرا) (از آنندراج)
- ورانبر
آن طرف آن جانب آن سوی: ناگه (تاکه) شبی ورانبر گردون بر آمدم در خلوت وجود بپویش در آمدم. (مولوی)
- ورانبر ((وَ بَ))
آن طرف، آن سو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نام محلی در قم: طسق و ضیعۀ هفتم: قمرود، درانبر و موضعهایی در آن که آب از زمین کشند. (تاریخ قم ص 121)
در هر میوه دو قسمت موجود است: یکی هسته ها دیگر فرابر که از هر طرف هسته ها را فرا گرفته است
Devastating, Demolitionist, Devastatingly, Ruinous, Subversive
démolisseur, dévastateur, de manière dévastatrice, ruineux, subversif
ผู้ทำลาย , ทำลายล้าง , อย่างทำลายล้าง , ที่ทำลายล้าง , ทำลายล้าง
demoliciónista, devastador, devastadoramente, ruinoso, subversivo
разрушитель , разрушительный , разрушительно , губительный , подрывной