جدول جو
جدول جو

معنی وخش - جستجوی لغت در جدول جو

وخش
(پسرانه)
روشنایی، نام چهاردهمین جد آذرباد مهراسپند
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ نامهای ایرانی
وخش
بیماری که در دست و پای اسب یا الاغ و شتر ایجاد می شود، ورم مفصل استخوان دست و پای اسب و الاغ
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ فارسی عمید
وخش
مردم پست و فرومایه
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ لغت هوشیار
وخش
((وَ خَ))
نوعی بیماری در دست و پای چهارپایان، ورم مفصل
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ فارسی معین
وخش
((وَ))
پست و بیکاره از هر چیز، مردم فرومایه بی اعتبار
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ فارسی معین
وخش
آغاز، ابتدا
ربح و نزول پول
رشد، بالیدگی، روییدگی، نشو و نما، یازش، نشو
تصویری از وخش
تصویر وخش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وخشی
تصویر وخشی
روحانی، ایرمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وخشی
تصویر وخشی
پارچه ایست خوش قماش و لطیف وشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخشی
تصویر وخشی
((وَ))
وشی، پارچه ای است خوش قماش و لطیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وخش داد
تصویر وخش داد
(پسرانه)
داده روشنایی، یکی از سرداران هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وخشور
تصویر وخشور
پیام بر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وخشوربند
تصویر وخشوربند
دین، مذهب، شریعت، وخشورنهاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وخشور
تصویر وخشور
پیغمبر، هر شخصی که خداوند او را با الهام، وحی و یا به واسطۀ فرشته خبر دهد و اوامر خود را به او برساند و یا او را برای راهنمایی خلق به راه راست مبعوث کند، برخی از پیغمبران قدیم پیرو شریعت پیغمبر دیگر بوده اند مانند یونس نسبت به موسی، پیامبر، نبی اللّٰه، نبی، پیغامبر، پیمبر، رسول
فرهنگ فارسی عمید
درمنه خراسانی درمنه ترکی. توضیح این کلمه را بعض فرهنگها بصورت وخشیزک ومعرب آنرا بصورت وخشیزق آورده اند ولی در محیط اعظم و فرهنگ نظام صور و خشیزک وخشیزق آمده و با توجه به استعمال وخشیج در هدایه المتعلمین وخشیش درهمان کتب که مثلا بهمین معنی بکار رفته وخشیزک و وخشیزق صحیح می نماید
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته وخشیزک از گیاهان درمنه خراسانی درمنه ترکی. توضیح این کلمه را بعض فرهنگها بصورت وخشیزک ومعرب آنرا بصورت وخشیزق آورده اند ولی در محیط اعظم و فرهنگ نظام صور و خشیزک وخشیزق آمده و با توجه به استعمال وخشیج در هدایه المتعلمین وخشیش درهمان کتب که مثلا بهمین معنی بکار رفته وخشیزک و وخشیزق صحیح می نماید
فرهنگ لغت هوشیار
درمنه خراسانی درمنه ترکی. توضیح این کلمه را بعض فرهنگها بصورت وخشیزک ومعرب آنرا بصورت وخشیزق آورده اند ولی در محیط اعظم و فرهنگ نظام صور و خشیزک وخشیزق آمده و با توجه به استعمال وخشیج در هدایه المتعلمین وخشیش درهمان کتب که مثلا بهمین معنی بکار رفته وخشیزک و وخشیزق صحیح می نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخشیج
تصویر وخشیج
سعتر وسداب وعاقرقرحاو و خشیج و هزار سپند... این همه میجوشانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخشور
تصویر وخشور
پیغمبر (فقط به زرتشت اطلاق می شود)
فرهنگ لغت هوشیار
بخشودن، رحمت بخشایش: ... خدای عزوجل یگانه کندبه و خشودن خویش آنرا که خواهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخشوربند
تصویر وخشوربند
((~. بَ))
مذهب، شریعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وخشور
تصویر وخشور
((وَ یا وُ))
پیغمبر، رسول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بخش
تصویر بخش
قسمت، واحد، سهم، کسر، تقسیم، قطعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وخت
تصویر وخت
وقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نخش
تصویر نخش
برهان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پخش
تصویر پخش
پهن شدن بر اثر فشار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخش
تصویر بخش
سهم، قسم، قسمت، پاره، حصه، قسط، نصیب، بهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آخش
تصویر آخش
(پسرانه)
نام موبدی در ایران قدیم، قیمت بها ارزش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پخش
تصویر پخش
توزیع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخش
تصویر آخش
قیمت، بها ارزش نام موبدی پارسی نژاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخش
تصویر رخش
اسب رستم است، هراسب خوب و تندرو را گویند و بمعنای قوس و قزح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جخش
تصویر جخش
علتی باشد مانند بادنجان که از گلو و گردن مردم برآید و درد نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش
تصویر خوش
خوشا، نیکو، خرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخش
تصویر دخش
ابتدا کردن کار باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخش
تصویر تخش
صدر مجلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخش
تصویر شخش
مرغکی است خوش آواز
فرهنگ لغت هوشیار