- واگیر
- ویژگی بیماری که از یکی به دیگری سرایت می کند
معنی واگیر - جستجوی لغت در جدول جو
- واگیر
- سرایت کننده، ساری، مسری
- واگیر ((حامص))
- سرایت، (دسته عزاداری) تکرار جمع مصراع یابیت ترجیع را، ورزشی است پهلوانان را در گود زورخانه که یک به یک دست بر دیوار نهند و به جانب همان دست بر سینه زور کنند تا سینه برآمده پهن شود، ورزشکار پس از آن که از سنگ گرفتن خسته شد و دیگر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرایت (مرض)
سرایت (مرض، درجه، خطی که بامداد و جز آن بر چوب کشند و طول و عرض مطلوب را بدان مقیاس کنند
اوج گیر، به هوا پرنده، در هوا صید شده، هوایی، آرزومند
هر چیز که پایه آن گیر کند
آنچه جایی را اشغال کند جای گیر متحیز، شاغل. جا گرفتن، تاثیر کردن، موثر شدن، بدل نشستن، املایی از (جای گیر)
جای گیر، پرحجم، جاگیر، کسی یا چیزی که در جایی قرار گرفته و جای خود را محکم کرده باشد، پذیرفته، مورد قبول، مؤثر، جانشین
آن چه جایی را اشغال کند، شاغل
آنچه پا به آن گیر کند، کنایه از آنچه انسان به آن پابند شود، کنایه از پای بند، مقید
مرضی که از بیمار به دیگران سرایت کند ساری
ساری بودن
مرضی که از بیمار به دیگران سرایت کند، ساری
Contagiousness
contagiosidade
contagiosidad
zaraźliwość
заразность
заразність
besmettelijkheid
Ansteckungsgefahr
contagiosité
contagiosità
संक्रामकता
সংক্রামকতা
bulaşıcılık
uambukizaji
הַדְבָּקוּת
daya penularan