- واگذاشتن
- ترک کردن، رها کردن، وانهادن، واهشتن، واهلیدن، هلیدن، بدرود گفتن، چپ دادن، یله کردن
معنی واگذاشتن - جستجوی لغت در جدول جو
- واگذاشتن
- تسلیم کردن تفویض کردن، ترک کردن بازگذاشتن: (ثابت ساز نزد خاص و عام که امیرالمومنین فرو گذاشت نمی کند مصلحت خلافت را و وا نمی گذارد رعایت آنرا)، بعهده کسی محول کردن، یا واگذاشتن بخدا. حواله بخدا کردن، موقتا آرام شدن ساکن شدن، یا واگذاشتن درد. موقتا آرام شدن، موقتا فاصله دادن در اثنای اجرای کار و امری. یا واگذاشتن بخود. بحال خود رها کردن: (نه تنها زمین را باین صورت بخود وامیگذارند (مردم ابراهیم آباد) خیلی چیزها همین طوراست)
- واگذاشتن ((گُ تَ))
- تسلیم کردن، چیزی را در اختیار کسی قرار دادن، ترک کردن، واگذاردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تسلیم کرده، ترک کرده، حواله کردنه بعهده کسی انداخته
واگذار کردن، تسلیم کردن، چیزی را در اختیار کسی گذاشتن
ترک کردن، ول کردن
ترک کردن، ول کردن
به جا نهادن، قرار دادن، چیزی را در جایی گذاشتن
گذاشته نا شده
وادار کردن
تسلیم کردن تفویض کردن، ترک کردن فرو گذار کردن: (... یا فروگذاشت کنم یا واگذارم چیزی را ازآنها که بر نفس خود پیمان گرفته ام... ایمان نیاورده ام بقرآن بزرگ)، حوله کردن بعهده کسی انداختن: (و کار بخدا واگذارده)
наступать
treten
наступати
calpestare
betreden
menginjak
पाँव रखना
kanyaga
পা রাখা
قدم رکھنا