جدول جو
جدول جو

معنی واگذارده - جستجوی لغت در جدول جو

واگذارده
تسلیم کرده، ترک کرده، حواله کردنه بعهده کسی انداخته
تصویری از واگذارده
تصویر واگذارده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واگذاردن
تصویر واگذاردن
واگذار کردن، تسلیم کردن، چیزی را در اختیار کسی گذاشتن
ترک کردن، ول کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واگذارنده
تصویر واگذارنده
کسی که چیزی را به دیگری می دهد و در اختیار او می گذارد
فرهنگ فارسی عمید
تفویض کننده، ترک کننده، بعهده کسی تحویل کننده محول، کسی که چیزی را می فروشد و بدیگری می دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاردن
تصویر واگذاردن
تسلیم کردن تفویض کردن، ترک کردن فرو گذار کردن: (... یا فروگذاشت کنم یا واگذارم چیزی را ازآنها که بر نفس خود پیمان گرفته ام... ایمان نیاورده ام بقرآن بزرگ)، حوله کردن بعهده کسی انداختن: (و کار بخدا واگذارده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاردن
تصویر واگذاردن
((گُ دَ))
تسلیم کردن، چیزی را در اختیار کسی قرار دادن، ترک کردن، واگذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاگذاردن
تصویر جاگذاردن
نهادن، قرار دادن، چیزی بجای نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگزارده
تصویر ناگزارده
ادا نشده، انجام نشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناگزارده
تصویر ناگزارده
انجام نشده، اداناکرده مقابل گزارده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاشته
تصویر واگذاشته
تسلیم کرده، ترک کرده، حواله کردنه بعهده کسی انداخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاری
تصویر واگذاری
تفویض، تسلیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناگذاره
تصویر ناگذاره
آنچه منفذ و گذرگاه به سوی خارج نداشته باشد، بن بست
کوچۀ ناگذاره: کوچۀ بن بست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناگذاره
تصویر ناگذاره
غیر نافذ، بن بست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگشاده
تصویر واگشاده
باز گشوده، حل کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاری
تصویر واگذاری
ترک، تفویض، تسلیم، منتقل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واگذاری
تصویر واگذاری
Abdication, Delegacy, Divestment, Relinquishment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
abdicação, delegação, desinvestimento, renúncia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
abdicación, delegación, desinversión, renuncia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
abdykacja, delegacja, wycofanie inwestycji, zrzeczenie się
دیکشنری فارسی به لهستانی
отречение , делегирование , дивестиция , отказ
دیکشنری فارسی به روسی
зречення , делегування , дивестиція , відмова
دیکشنری فارسی به اوکراینی
troonsafstand, delegatie, desinvestering, afstand
دیکشنری فارسی به هلندی
Abdankung, Delegation, Desinvestition, Abtretung
دیکشنری فارسی به آلمانی
abdication, délégation, désinvestissement, renonciation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
abdicazione, delega, disinvestimento, rinuncia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
त्याग , प्रतिनिधित्व , विनिवेश
دیکشنری فارسی به هندی
সিংহাসনত্যাগ , প্রতিনিধিত্ব , সম্পদ বিক্রি , ত্যাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
feragat, delege etme, yatırım geri çekme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
퇴위 , 위임 , 투자 철회 , 포기
دیکشنری فارسی به کره ای
kuachilia, uwakilishi, kuuza mali, kukataa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
退位 , 委托 , 撤资 , 放弃
دیکشنری فارسی به چینی
退位 , 代理 , 投資撤回 , 放棄
دیکشنری فارسی به ژاپنی
התפטרות , ייפוי כוח , השקעה מחדש , וִיתּוּר
دیکشنری فارسی به عبری
pelepasan, delegasi, divestasi, penyerahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
การสละราชสมบัติ , การมอบหมาย , การถอนการลงทุน , การสละ
دیکشنری فارسی به تایلندی