جدول جو
جدول جو

معنی واپیچ - جستجوی لغت در جدول جو

واپیچ
پیچک:
رسد شانه ای تا به شمشاد پیچ
ز واپیچ و ریحان گیسوی تو،
ملاطغرا (از بهار عجم و آنندراج)،
ز واپیچ یک عشق پیچان او
دگرگون نماید درختان او،
ملاطغرا (در تعریف باغ احمدنگر از بهار عجم و آنندراج)، رجوع به پیچ و پیچ واپیچ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیچ واپیچ
تصویر پیچ واپیچ
پیچاپیچ، پیچ در پیچ، پیچ پیچ، پر پیچ و خم، به هم پیچیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاپیچ
تصویر پاپیچ
هر چیزی که به پا بپیچند، آنچه به پا بپیچند، نواری که به ساق پا می پیچند، مچ پیچ
فرهنگ فارسی عمید
پاتابه، بادیج، پالیک،
پای پیچنده، به پای پیچنده،
- عمل کسی پاپیچ او شدن، نتیجۀ گناهی عاید او گردیدن
لغت نامه دهخدا
(هََ)
پیچ واپیچ خوردن. رجوع به پیچ واپیچ خوردن شود
لغت نامه دهخدا
پیچ و واپیچ، پیچاپیچ، پیچ درپیچ، پیچ پیچ، پرپیچ، پیچناک، با پیچهای بسیار، بسیار بدین سوی و آن سوی گردنده، خم اندرخم، شکن برشکن، درهم، بهم پیچیده، حلقه زده چون مار
لغت نامه دهخدا
(هََ مَ لَ)
پیچ و واپیچ خوردن. بدین سوی و آن سوی رفتن. بهر سوی جنبان بودن. چون مار سرکوفته بخود پیچیدن. گرد خود برآمدن
لغت نامه دهخدا
(یِ)
واییچ. چفت و چوب بندی تاک انگور. (برهان)
لغت نامه دهخدا
بر وزن بادیچ به معنی وایج است که چفت و چوب بندی تاک انگور باشد، (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پِ یَ)
چاکر و فرومایه و بدعمل. (از گاتها، ترجمه پورداود ص 131)
لغت نامه دهخدا
(چُ)
پیچ واپیچ. پرپیچ: کوچه های پیچ و واپیچ، با خم و انحنای بسیار. غیرمستقیم.
- مسئلۀ (کار) ، بغرنج. مشکل
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاپیچ
تصویر پاپیچ
عشقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وایچ
تصویر وایچ
چوب بندی که به جهت درخت انگور سازند
فرهنگ لغت هوشیار
پرپیچپیچا پیچ با انحنای بسیار: کوچه های پیچ و واپیچ، بغرنج مشکل مساله پیچ و واپیچ
فرهنگ لغت هوشیار
ریسمانی که آنرا از جایی آورند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند: تاب ارجوحه
فرهنگ لغت هوشیار
ریسمانی که آنرا از جایی آورند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند: تاب ارجوحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وا پیچ
تصویر وا پیچ
پیچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاپیچ
تصویر جاپیچ
قواد بانداز جاکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاپیچ
تصویر کاپیچ
((ص فا. اِ))
لفافه ای که زردوزان برای قماش سازند، دسته و بسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاپیچ
تصویر جاپیچ
جاکش، دلال محبت، پاانداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاپیچ
تصویر پاپیچ
کنایه از مزاحم، نواری که به ساق پا پیچند، چارق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیچ واپیچ
تصویر پیچ واپیچ
با پیچ های بسیار، دارای پیچ و خم، خم اندر، شکن در شکن
فرهنگ فارسی معین