پاپیچ پاپیچ هر چیزی که به پا بپیچند، آنچه به پا بپیچند، نواری که به ساق پا می پیچند، مُچ پیچ فرهنگ فارسی عمید
پاپیچ پاپیچ پاتابه، بادیج، پالیک، پای پیچنده، به پای پیچنده، - عمل کسی پاپیچ او شدن، نتیجۀ گناهی عاید او گردیدن لغت نامه دهخدا
واپیچ واپیچ پیچک: رسد شانه ای تا به شمشاد پیچ ز واپیچ و ریحان گیسوی تو، ملاطغرا (از بهار عجم و آنندراج)، ز واپیچ یک عشق پیچان او دگرگون نماید درختان او، ملاطغرا (در تعریف باغ احمدنگر از بهار عجم و آنندراج)، رجوع به پیچ و پیچ واپیچ شود لغت نامه دهخدا