جدول جو
جدول جو

معنی واحدون - جستجوی لغت در جدول جو

واحدون
جمع واحد، تک ها یکان ها یگانه ها
تصویری از واحدون
تصویر واحدون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واحدان
تصویر واحدان
تثنیه واحد: دو تاک دو تک دو یکتا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وارد، برای خرد داران (ذو العقول) درآیندگان پیشروان از راه رسیدگان دلیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واردان
تصویر واردان
(پسرانه)
نام دادوری در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
معکوس، برعکس، ساقط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والدین
تصویر والدین
پدر و مادر
فرهنگ واژه فارسی سره
جمع راشد، راست یابان راشد در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) راشدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساجدون
تصویر ساجدون
جمع ساجد، فروتنان نگونیگران جمع ساجد در حالت رفعی ساجدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاحدین
تصویر جاحدین
جمع جاحد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
سرنگون، برگشته، وارون، کنایه از دارای نامبارکی، شوم مثلاً بخت واژگون،
از کار برکنار شده معزول
واژگون شدن: وارونه شدن، کنایه از از دست دادن قدرت و حکومت، سقوط کردن مثلاً سلسلۀ زندیه توسط آغامحمدخان قاجار واژگون شد
فرهنگ فارسی عمید
پرستنده پرستش کننده خدا عبادت کننده جمع عبده عباد عابدون عابدین. توضیح برای فرق آن از زاهد و عارف، جمع عابد، هیرمندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامدون
تصویر نامدون
سامان نایافته در هم و بر هم تدوین نشده نامرتب مقابل مدون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وا دوز
تصویر وا دوز
باز دوختن دوباره دوختن، بهم دوختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والدین
تصویر والدین
جمع والد، زاینیتاران، زی آوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحدیه
تصویر واحدیه
واحدیت در فارسی: یکتایی
فرهنگ لغت هوشیار
یکتایی، قسمت نشدن واجب لذاته بجزئیات، محلی است که ذات در صفت تجلی کند وصفت در ذات به این اعتبار هر یک از اوصاف عین دیگری ظاهر میشود مثلا در منتقم عین خدا تجلی میکند و در خدا عین منتقم ظاهر میشود (منتقم عین خدا و خدا عین منعم است) و قس علل ذلک. همه اینها آثار آنست ولی باعتبار فرق بین واحدیت و احدیت و الوهیت آنست که در احدیت چیزی از اسما و صفات ظهور نمی کند و در واحدیت اسما و صفات و موثرات آنها تجلی مینماید نهایت آنکه این امر بحکم ذات است نه بحکم اقتران آنها و هر یک از آنها عین دیگریست در الوهیت اسما و صفات بحکم آنکه هریک از جیمع آنها استحقاق دارد ظهور میکند است مثلا منعم ضد متقم و منتقم ضد منعم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحدپول
تصویر واحدپول
واحدی که برای سنجش و شمارش پول بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
جمع واجد، دارندگان توانگران دوستاران توانایان جمع واجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعت این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی کمه دو سر آن باریک و میانش ضخیم است و خمیر نان را بوسیله آن تنک سازند، جمع وارد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : (... اخبار واردین بمسامع امرا عظام رسید)
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی کمه دو سر آن باریک و میانش ضخیم است و خمیر نان را بوسیله آن تنک سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
سرنگون، برگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والدین
تصویر والدین
((ل دَ))
تثنیه والد، پدر و مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
برگشته، سرنگون، بخت برگشته، شوم، نامبارک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از والدین
تصویر والدین
پدر و مادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
Crashing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
दुर्घटनाग्रस्त
دیکشنری فارسی به هندی