جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با والدین

والدین

والدین
صیغۀ تثنیه، در حالت نصبی و جری. پدر و مادر. (ناظم الاطباء). ابوین. ابوان. والدان. باب و مام. اب و ام. بابا و ماما:
دو کف کافی او والدین مکرمتند
ازین و آن کرم و جود بی قیاس ولد.
سوزنی.
بهر دل والدین بستۀ شروان شدن
پیش در اهل بیت ماتم عم داشتن.
خاقانی.
ابر رحمت بر تو باران سال و ماه
روح و راحت بر روان والدین.
سعدی
لغت نامه دهخدا

والرین

والرین
فرانسوی زیبا پونه خار گوله (گویش گیلکی) خارگله گربه گیا سنبل الطیب
فرهنگ لغت هوشیار

واجدین

واجدین
جمع واجد، دارندگان توانگران دوستاران توانایان جمع واجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعت این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

واردین

واردین
چوبی کمه دو سر آن باریک و میانش ضخیم است و خمیر نان را بوسیله آن تنک سازند، جمع وارد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : (... اخبار واردین بمسامع امرا عظام رسید)
فرهنگ لغت هوشیار