محکم. استوار. ثابت. در تأکید گویند: وتد واتد، میخ محکم و استوار. (ناظم الاطباء). تأکید است چون شغل شاغل. (منتهی الارب). قرن واتد، منتصب. (معجم البلدان) (المنجد)
محکم. استوار. ثابت. در تأکید گویند: وتد واتد، میخ محکم و استوار. (ناظم الاطباء). تأکید است چون شغل شاغل. (منتهی الارب). قرن واتد، منتصب. (معجم البلدان) (المنجد)
مطّلع، آگاه، با تجربه ویژگی چیزی که قابل قبول است به ویژه اعتراض یا انتقاد و مانند آن مثلاً ایراد شما وارد نیست مهمان مقابل صادر، داخل شونده در آینده در تصوف نوعی آگاهی که بدون تفکر در دل سالک ایجاد می شود، آنچه بر دل صوفی خطور می کند، واردۀ قلبی
مطّلع، آگاه، با تجربه ویژگی چیزی که قابل قبول است به ویژه اعتراض یا انتقاد و مانند آن مثلاً ایراد شما وارد نیست مهمان مقابلِ صادر، داخل شونده در آینده در تصوف نوعی آگاهی که بدون تفکر در دل سالک ایجاد می شود، آنچه بر دل صوفی خطور می کند، وارِدِۀ قَلبی
اولین عدد صحیح، یک، ویژگی چیزهایی که یکی محسوب می شوند، یک، یگانه مثلاً همۀ آن ها مسلک واحدی داشتند، هر یک از خانه های یک ساختمان، مقدار درسی که دانشجو یا دانش آموز در یک نیمسال می گذراند، یکتا، بی نظیر، بخشی از یک اداره، در فقه ویژگی خبری که متواتر نباشد، از نام ها و صفات خداوند
اولین عدد صحیح، یک، ویژگی چیزهایی که یکی محسوب می شوند، یک، یگانه مثلاً همۀ آن ها مسلک واحدی داشتند، هر یک از خانه های یک ساختمان، مقدار درسی که دانشجو یا دانش آموز در یک نیمسال می گذراند، یکتا، بی نظیر، بخشی از یک اداره، در فقه ویژگی خبری که متواتر نباشد، از نام ها و صفات خداوند