معنی وافد - فرهنگ فارسی معین
معنی وافد
- وافد((فِ))
- بر سویی آینده، آینده، نزد کسی رونده، جمع (عربی) وفود، اوفاد، وفد
تصویر وافد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با وافد
وافد
- وافد
- آینده در آینده، رونده نزد کسی بر سویی آینده آینده، نزد کسی رونده جمع (عربی) وفود اوفاد وفد
فرهنگ لغت هوشیار
وافد
- وافد
- کسی که برای رساندن پیغام به جایی می رود، رسول، وارد شونده، در آینده
فرهنگ فارسی عمید
وافد
- وافد
- حیی است از عرب. (از اقرب الموارد). نام گروهی از تازیان. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا