- وا
- باز، گشوده
پیش از فعل دلالت بر تکرار دارد، دوباره، باز مثلاً واگذاردن، واگفتن، واخواستن، وارهیدن، وابستن
آش مثلاً شوروا، سکوا،برای مثال ز ده گونه ریچال و ده گونه وا / گلوبندگی هر یکی را سزا (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۷)
وا کردن: باز کردن، گشودن
معنی وا - جستجوی لغت در جدول جو
- وا
- دردا دریغا، وای
- وا
- باز، گشاده
- وا ((پش.))
- پیش از فعل آید به معنای ذیل، به معنی «باز» تجدید و دوبارگی را رساند، وا آمدن، به معنی «باز»، «گشاده» و مانند آن، واکردن، به معنی «به» به جهت تاکید، وا ایستادن، واشدن
- وا ((پس.))
- به آخر اسم پیوندد دال بر نگهبانی و حفاظت، پیشوا
- وا
- کلمه ای که به هنگام شدت مرض و احساس درد و رنج گویند، در موقع تأسف خوردن استعمال شود، در مورد تعجب به کار رود (بیشتر در تداول خانم ها)
- وا
- به معنی «با» معیت را رساند، گویند ما وا شماییم [و دین شما.]، به معنی «به»، بنده من (خدا) پشت وامن داد و کار وامن گذاشت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
باران (نگارش کردی: واران)، نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده داده اند