جدول جو
جدول جو

معنی هپل - جستجوی لغت در جدول جو

هپل
به دورانی گویند که کرم ابریشم بیدار شده، پوست می اندازد، سریع.، هوای ابری، سریع تند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هچل
تصویر هچل
گرفتاری، دردسر، خطر، مخمصه
در (تو، به) هچل افتادن: کنایه از دچار مخمصه و گرفتاری شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هول
تصویر هول
خوف، هراس، ترس، بیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هطل
تصویر هطل
باران پیاپی که با قطره های درشت باشد، ابری که پیوسته ببارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هال
تصویر هال
قرار، آرام، آرامش، برای مثال دلش گشت پرآتش از مهر زال / از او دور شد رامش خورد و هال (فردوسی - ۱/۱۸۷)
صبر و شکیبایی، برای مثال گمان مبر که مرا بی تو جای هال بود / جز از تو دوست گرم، خون من حلال بود (دقیقی - ۹۸)
اتاقی در ساختمان که اتاق پذیرایی را به اتاق های خواب پیوند می دهد، سرسرا
در چوگان میله هایی نظیر دروازۀ فوتبال که با سنگ و گچ در کنارۀ میدان چوگان بازی درست می کردند
هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، شوشمیر، لاچی، قاقله، خیربوا، هیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هزل
تصویر هزل
مزاح، شوخی، سخن غیر جدی، سخن بیهوده، در علوم ادبی سخن منظوم یا منثور که محتوی مضامین غیراخلاقی و غیراجتماعی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هتل
تصویر هتل
مکانی که در مقابل دریافت هزینه، به اشخاص جای خواب و خدمات دیگر از قبیل غذا و امثال آن ها ارائه می شود، مهمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خپل
تصویر خپل
خپله، انسان چاق و قدکوتاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپل
تصویر چپل
آلوده، چرکین، کثیف، پلید، ویژگی کسی که تن و لباس خود را همیشه چرک و کثیف نگه دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپل
تصویر سپل
سم شتر، سم فیل، ناخن فیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خپل
تصویر خپل
کوتاه قد، کوتوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپل
تصویر اپل
فرانسوی سرشانه
فرهنگ لغت هوشیار
گرفتاری ودردسروناراحتی. یاتوی هچل افتادن (انداختن)، گرفتاردردسرشدن یا به دردسرانداختن کسی. خطر مخمصه کش واکش. یاتوی هچل افتادن، گرفتارشدن دچارمخمصه شدن، یادرهچل افتادن کسی. گرفتارشدن شخص دچار مخمصه شدن، یا درهچل افتادن پولی. درمحلی بکارزدن آن بطوریکه استردادش بسیاردشوار باشد، یا درهچل انداختن کسی. گرفتارکردن وی را. یا درهچل انداختن پولی. بکاربردن آن درجایی که وصول آنبسیار دشوارباشد، بور دماغ سوخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبل
تصویر هبل
نام بتی بوده در کعبه که پیش از اسلام آنرا پرستش میکرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
ماله ای که زمین شیار کرده را بدان هموارکنندوآن بشکل تخته ای بزرگست. توضیح این کلمه رابا (هید) نباید مشتبه کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هال
تصویر هال
آرامش، سکون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کپل
تصویر کپل
سطح خارجی سرین آدمی و جانوران، قسمت خلفی بالای ران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هول
تصویر هول
ترس از کاری که راه آن دریافته نشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همل
تصویر همل
جامه پاره، چادر کهنه، گلیم سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تپل
تصویر تپل
گرد و فربه
فرهنگ لغت هوشیار
نم نم باران، اشک ریزان باران سست پیوسته، باران پیاپی که دارای قطرات بزرگ متفرق باشد، اشک پیاپی، باران هطل باریدن آسمان، اشک راندن چشم. (باران) پیوسته ومداوم. توضیح لامعی دربیت ذیل بصورت هطل آورده: (جایی همی بینم خراب اندرمیان اوسحاب آتش زده کاه کراب ازقوت برق وهطل)، (ابر) که پیوسته بارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هکل
تصویر هکل
سماروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلل
تصویر هلل
عصاره ذیل زهره راگویند که بنام های حضض وحضیض نیزخوانده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هضل
تصویر هضل
بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تماخره لاغ بیهوده کار هرزه کار مزاج کردن بیهوده گفتن، مزاح شوخی، مزاح آمیز وغیرجدی، مقابل جد: (بردشمن توخنددگردون چومردعاقل برهزلهای حجی برژاژهای طیان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپل
تصویر سپل
سم شتر، ناخن فیل
فرهنگ لغت هوشیار
صدا و آواز بلند، صدایی باشد که کبوتر بازان در وقت کبوتر پرانیدن از دهان بر آورند
فرهنگ لغت هوشیار
مهمانخانه، مسافرخانه، خانه ای که برای پذیرائی از مسافران اختصاص دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپل
تصویر اپل
((اَ پِ))
از زبان های برنامه نویسی کامپیوتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هچل
تصویر هچل
مخمصه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هال
تصویر هال
سرسرا، تالار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هتل
تصویر هتل
مهمانسرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هول
تصویر هول
هراس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اپل
تصویر اپل
سرشانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هال
تصویر هال
قرار
فرهنگ واژه فارسی سره