- هومو
- هم به گونه پیشوند
معنی هومو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که موهای سر و صورتش سیاه و سفید باشد
صدایی که از وزیدن بادهای سخت یا هیاهوی مردم به گوش برسد، صدای برخی از مرغان خوش آواز، صدای مرغ شب، برای مثال چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو / منه ز دست پیاله چه می کنی هی هی (حافظ - ۸۶۰)
صدای گربه
ورزشی شبیه کشتی، بومی ژاپن که میان دو حریف سنگین وزن انجام می شود
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام گیاهی مقدس نزد ایرانیان باستان، ازشخصیتهای شاهنامه، نام مردی پرهیزکار و عابدی کوه نشین از نژاد فریدون در زمان افراسیاب تورانی
دو زن که یک شوهر داشته باشند هر کدام هووی دیگری نامیده می شود، همشوی، هم شو، نباغ، بناغ، وسنی، اموسنی
گیاهی دارای ساقۀ کوتاه و پرگره که شیرۀ سفیدی دارد
هم او نیزوی: ... و همو (فضل چغانی) در صفت نرگس گوید. کس نباشد قمار دوست چو او زان همه طایفه هموست همو. (مسعود سعد)
دو زن که یک شوهر داشته باشند
درختچه ای ازتیره گنتاسه که جز تیره های نزدیک به مخروطیان است. درتداول عامه و زبان فارسی این گیاه را ریش بز نیز گویند. توضیح ازاین گیاه و سایر گیاهان این تیره که بنام علمی افدرا خوانده میشوند آلکالوئیدی بنام افدرین بدست می آورند که اثراتی مشابه آدرنالین دارد و سمیتش نیز از آدرنالین کمتر است و بر خلاف آدرنالین بیشتراز راه دهان مصرف میشود. درافغانستان هوم به ریواس اطلاق میشودکه بگیاه مورد بحث ربطی ندارد. آربائیان قدیم گیاه مزبور رامقدس میدانستند و عصاره آنرا میجوشانیدند بحدی که دارای رنگ شود و بر آن بودند که شیره آن روح را فرح می بخشید و این نوشابه خدایان را قوی دل و مسرور و حس جنگجویی آنانرا تهییج میکند. مخصوصا ایندر (رب النوع رعد) ازاین مسکر بسیار می آشامد وپس از آن هیچ قوه ای قادر نیست در برابر او مقاومت ورزد. این استعمال مایع مزبور در موقع قربانی یکی از کهن ترین رسوم عبادت آریایی است. این نوشابه را روی آتش میریختند الکلی که در آن وجود داشت سبب اشتعال آتش میگردید. روحانیون نیز در موقع اجرای مراسم عبادت بقدر کفایت از آن مینوشیدند. مایع مزبور نه تنها مقدس و گرامی بود بلکه از معتقدات آریایی این است که برای گیاه مزبور درجه خدایی قایل بوده اند سومه یکی از خدایان مقتدر و مورد پرستش و احترام بوده. وی در موقع رافت نیکوکار و بهنگام غضب خطرناک وقهاربود چون زرتشت ظهور کرد همه گونه فدیه خونین واستعمال شربت مسکر را تحریم کرد هرچند ازهوم درهیچ جای گاتها سخنی نیست ولی بار تولمه نوشته است که در گاتها یسنا 32 بند 14 پیامبرایران استعمال شربت مسکر را منع کرده است. یا هوم المجوس گیاهی است ساقش یک عدد و باریک و صلب و گلش زرد و تیره و شبیه بیاسمین و برگش ریزه است و ظاهرا از جنس ارغوان زرد باشد و نزد بعضی بخورمریم است
نام درختی شبیه به درخت گز
هم او، برای مثال کس نباشد قماردوست چو او / زآن همه طایفه هموست همو (مسعودسعد - ۴۶۲)
فرانسوی همخوان واژه هایی که همخوانند ولی شیوه نوشتن یکسان ندارند، همنام
در انگلیسی خود پایداری