جدول جو
جدول جو

معنی هوهو

هوهو
صدایی که از وزیدن بادهای سخت یا هیاهوی مردم به گوش برسد، صدای برخی از مرغان خوش آواز، صدای مرغ شب، برای مثال چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو / منه ز دست پیاله چه می کنی هی هی (حافظ - ۸۶۰)
تصویری از هوهو
تصویر هوهو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با هوهو

هوهو

هوهو
حکایت آواز از قبیل باد و غیره، (یادداشت مؤلف)، اسم صوت بعضی مرغان چون کبوتر و جز آن،
- هوهو زدن، آواز برآوردن:
چو گل نقاب برافکند و مرغ هوهو زد
منه ز دست پیاله چه میکنی هی هی،
حافظ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

هوهو

هوهو
لفظی است مرکب که آن را اسم قرار داده اندو به الف و لام تعریف معرف گردانند و مراد از آن اتحاد در ذات است یعنی صدق و آن حمل ایجابی است به مواطات، و گاهی مراد از آن اتحاد مفهومی است و اقسام آن مانند اقسام وحدت است چنانچه شیخ الرئیس در الهیات شفا متعرض شده است و سزاوار است که در هوهو کثرت اعتبار کنند زیرا هوهو بدون اثنینیت تصور نمیشود. برای تفصیل بیشتر رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و شفا شود
لغت نامه دهخدا

پوهو

پوهو
نام شهر بخارا بنا بضبط هوان چوانک مسافر چینی که در 630 میلادی به آنجا رفته است. (احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 76)
لغت نامه دهخدا

هوهه

هوهه
رجل ٌ هوهَهٌ، مرد بددل. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد ترسو و جبان. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

هوگو

هوگو
ویکتور. مشهورترین شاعر رمانتیک قرن نوزدهم فرانسه (1802-1885 میلادی). درردیف بزرگترین گویندگان و ادبای اجتماعی جهان است. وی مردی آزادمنش و آزادیخواه و طرفدار جدی اصلاحات اجتماعی به نفع طبقات محروم و رنجبر بود. از سن ده سالگی به شعر گفتن پرداخت و در بیست وپنج سالگی شاعری سرشناس بود. با وجود سن کم به عضویت آکادمی فرانسه و پارلمان و نمایندگی در مجالس مقننه نائل شد. وی براثر مخالفت با ناپلئون سوم از سیاست کناره گیری کرد و مدت بیست سال در تبعید به سر برد. اگرچه پیش از او مکتب رمانتیسم پیشرفتی کرده بود، ولی به دست وی به اوج توانائی و رونق رسید. ازاین رو هوگو را بنیان گذار و پیشرو این مکتب میدانند. نوشته های او در رشته های گوناگون فراوان است. مهمترین آثار او عبارتند از: 1- بینوایان 2- کلیسای نُتْردام ِ پاریس 3- کارگران دریا 4- تاریخ یک جنایت 5- مردی که می خندد و غیره، که روی هم رفته از شاهکارهای ادبیات فرانسه به شمار می آیند. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

موهو

موهو
ناحیتی قریب به استان بوشهر امروز به فارس در مجاورت سواحل خلیج فارس: موهو و همجان و کبرین جمله نواحی گرمسیر است مجاور ایراهستان و سیف و دریا و هوا و آب گرم و ناخوش است و درختستان خرما بسیار و هیچ جای جامع ومنبر نباشد. (فارسنامۀ ابن البلخی چ اروپا ص 135)
لغت نامه دهخدا

هاهو

هاهو
نام رودی است که از کوه بِند در هند جاری است، (ماللهند ابوریحان بیرونی ص 128)
لغت نامه دهخدا