جدول جو
جدول جو

معنی هندوزاد - جستجوی لغت در جدول جو

هندوزاد
(هَِ)
از نسل هندو. سیه چرده:
آهوی ترک چشم هندوزاد
نافۀ مشک را گره بگشاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیوزاد
تصویر نیوزاد
(پسرانه)
پهلوان زاده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هندونژاد
تصویر هندونژاد
از نژاد هندو، از مردم هندوستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوزاد
تصویر نوزاد
طفلی که تازه به دنیا آمده، تازه زاییده شده
فرهنگ فارسی عمید
(هََ دَ)
نام قلعۀ بلخ است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
نهری است بین خوزستان و ارجان و بر آن ولایتی واقع است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دِ نِ پُ سَ)
دهی است از بخش حومه شهرستان خوی. دارای 90 تن سکنه، آب آن از رود قطور و محصول عمده اش غله، حبوب، کرچک، کدو و کار دستی مردم جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(هَِ زَ)
زن ساحره. (غیاث از شرح اسکندرنامه)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
شهری است در آرژانتین واقع در دامنۀ جبال آند که 115200 تن سکنه دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(نیوْ)
پهلوان زاده. پهلوان نسب:
نوازید و مالید و زین برنهاد
برو برنشست آن یل نیوزاد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان کاشمر، در 3 هزارگزی جنوب غربی کاشمر و 2 هزارگزی جنوب جادۀ کاشمر به بردسکن، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 300 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و پنبه و زیره و انار و انگور، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد. دارای 319 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، توتون و عسل و کار دستی مردم جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دو دَ)
دهی است از دهستان پائین شهرستان اردستان. دارای 360 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
دارای خال سیاه:
کرد را بود دختری بجمال
لعبتی ترک چشم و هندوخال.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
کشوری جمهوری در امریکای مرکزی است که پنجاه ونه هزار و یکصد و شصت کیلومتر مربع وسعت دارد و مطابق آمار 1940 میلادی جمعیت آن یک میلیون و یکصد و پنج هزار و پانصد و چهار تن بوده و در 1945 به یک میلیون و دویست و یک هزار و سیصد و ده تن رسیده است. این کشور از شمال محدود است به خلیج هندوراس و دریای کاراییب، از مشرق به دریای کاراییب، از جنوب به نیکاراگوئه و از جنوب غربی به السالوادور و از مغرب به گواتمالا. این سرزمین از نخستین زمینهای قارۀ امریکا است که بوسیلۀ کریستف کلمب به سال 1502 کشف گردید. (از وبستر)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دو نِ)
از نسل هندو. هندوزاده. هندی:
فرستادگان بازگشتند شاد
همان قاصد پیر هندونژاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(کَ)
جدیدالولاده. نوآمد. مولود. ولید. ولیده. (یادداشت مؤلف). نوزاده. نوزاده شده. بچه که به تازگی تولد یافته است:
به گوش آمد آواز نوزاد من
وز آن شادتر شد دل شاد من.
نظامی
لغت نامه دهخدا
جمع هندو: شنوده ایم که هندوان خود را در آتش اندازند، هندوستان: بفرمود کز روم و از هندوان سواران جنگ ویلان و گوان... کمربسته خواهیم سیصد هزار ز دشت سواران نیزه گذار. (شا)
فرهنگ لغت هوشیار
دوات مرکب (سیاه) زنگبار: به خانم تو که دریاش تاکمرگاه است به خامه ات که بسر میرود به هندوبار. (کمال رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندوشاه
تصویر هندوشاه
پادشاه هندوستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوزاد
تصویر نوزاد
نوزاده: (نه پیر است و نه نوزاد میان این و آن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندوان
تصویر هندوان
((هِ دُ))
جمع هندو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوزاد
تصویر نوزاد
((نُ))
کودکی که تازه به دنیا آنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هندوبار
تصویر هندوبار
((هِ))
هندوستان
فرهنگ فارسی معین
1ـ دیدن نوزادی تازه متولد شده در خواب، علامت آن است که بزودی سرگرمیها و شادیهای لذتبخشی تجربه خواهید کرد. ، 2ـ اگر دختری خواب ببیند نوزادی دارد، نشانه آن است که متهم به افراط در خوشگذرانیهای غیر اخلاقی خواهد شد. ، 3ـ اگر خواب ببینید نوزادی مشغول شنا کردن است، نشانه آن است که موفق میشوید از گرفتاری و سختی جان سالم به در ببرید .
فرهنگ جامع تعبیر خواب