- هقعه ((هَ عَ))
- نام منزل پنجم از منازل ماه که سه ستاره ریز است در بالای صورت فلکی جوزا
معنی هقعه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جای پست گودالی که آب در آن جمع گردد، پاره ای زمین
نوشته، نامه
واقعه، حادثه، کارزار، جنگ
نامۀ کوچک، نوشتۀ کوتاه، وصله ای که به لباس می دوزند، صفحۀ شطرنج یا نرد، قطعه ای از چیزی که بر آن می نوشتند مانند پوست، کاغذ یا پارچه
بنایی که بر بالای آرامگاه ائمه و بزرگان ساخته می شود، ناحیه، خانه، خانقاه، صومعه
وقعت و وقعه در فارسی پیکار کارزار
((بُ عِ))
فرهنگ فارسی معین
قطعه ای از زمین، بنا، زیارتگاه، مزار ائمه و بزرگان دین، جای، مقام، جمع بقاع، بقع، اتاقکی که بر روی گور اولیا و قدیسان می سازند
((رُ عِ یا عَ))
فرهنگ فارسی معین
تکه، قطعه، پینه که به جامه دوزند، وصله، قطعه کاغذی که روی آن نویسند، نامه، مکتوب، جمع رقاع و رقع