لیخنیس، گیاهی خودرو سمی با با گل های بنفش و غوزه ای شبیه غوزۀ خشخاش با دانه های سیاه و تلخ کوچک که در کشتزار جو و گندم می روید، هربنگ، لیخنس، لخنیس مقعد
لیخنیس، گیاهی خودرو سمی با با گل های بنفش و غوزه ای شبیه غوزۀ خشخاش با دانه های سیاه و تلخ کوچک که در کشتزار جو و گندم می روید، هَربَنگ، لیخنِس، لُخنیس مقعد
ارده که کنجد آسیاکردۀ نرم ساییده باشد. (از ناظم الاطباء). ارده را گویند و آن کنجد سیاه آسیاکرده است که با عسل و شیره و دوشاب خورند. (از آنندراج) (انجمن آرا) (از برهان). رجوع به تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 175 و نیز رهش و رهش و رهشی شود
ارده که کنجد آسیاکردۀ نرم ساییده باشد. (از ناظم الاطباء). ارده را گویند و آن کنجد سیاه آسیاکرده است که با عسل و شیره و دوشاب خورند. (از آنندراج) (انجمن آرا) (از برهان). رجوع به تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 175 و نیز رِهِش و رَهِش و رَهشی شود
بومهن تنبه زمین لرزه، آشوبگر شهر آشوب: زن هزت در فارسی شادمانی، آوای جوشش، آوای تندر، فراخ خویی خرسندی یک بارجنباندن تحریک. نوع جنباندن تحریک: (کاین تانی پرتورحمان بود وان شتاب ازهزه شیطان بود) (مثنوی)
بومهن تنبه زمین لرزه، آشوبگر شهر آشوب: زن هزت در فارسی شادمانی، آوای جوشش، آوای تندر، فراخ خویی خرسندی یک بارجنباندن تحریک. نوع جنباندن تحریک: (کاین تانی پرتورحمان بود وان شتاب ازهزه شیطان بود) (مثنوی)