جدول جو
جدول جو

معنی اشه

اشه
صمغی زرد رنگ و تلخ مزه شبیه کندر که در طب قدیم برای دفع سنگ کلیه و درد مفاصل به کار می رفته
تصویری از اشه
تصویر اشه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اشه

اشه

اشه
نام اشک بن دارابن دارا برحسب یکی از روایات. ابن البلخی آرد: و بروایتی دیگر چنین است:اشه بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیاربن سیاوش بن کیکاوس. (از فارسنامۀ ابن البلخی چ طهرانی ص 14). و درمجمل التواریخ و القصص چنین است: آذروان بن بوداسف بن اشه بن ولداروان بن اشه بن اسغان... (مجمل التواریخ ص 32). و رجوع به اشک و تاریخ ایران باستان ج 3 شود
لغت نامه دهخدا

اشهد

اشهد
گواهی می دهم (فعل متکلم وحده از شهادت) گواهی میدهم. یا اشهد گفتن، بزبان راندن شهادتین (اشهدان لااله الا الله واشهدان محمدارسول الله)، یا اشهد خود راگفتن، (عم) منتظر مرگ بودن، یا اشهدان (امیرالمومنین) علیا ولی الله. گواهی میدهم که (امیرمومنان) علی دوست خداست. توضیح در اذن و اقامه شیعیان دوبار گفته شود. خواندن آن در اذان واقامه مستحب است بعنوان تیمن و تبرک. یا شهدان اله الا الله. گواهی میدهم که خدایی نیست جز خدای یگانه. توضیح در اذن و اقامه دوبار در هر دو گفته شود. یا اشهد ان محمدا رسول الله. گواهی میدهم که محمد فرستاده خداست. توضیح دراذان و اقامه دو بار در هر دو گفته شود
فرهنگ لغت هوشیار