معنی هشته - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هشته
هشته
- هشته
- گذاشته. (برهان). نهاده. هلیده، رهاکرده. (برهان). رهاشده، فروگذاشته. (برهان) ، آویخته. (برهان)
لغت نامه دهخدا
هشته
- هشته
- دو گاوی که برای شخم به هم بندند، جفت، لنگه ی هر چیز، یک.، بره ای در اثر ترس یا شوک وارده از گله جدا و متواری شود
فرهنگ گویش مازندرانی