جدول جو
جدول جو

معنی هدلی - جستجوی لغت در جدول جو

هدلی(هََ لی ی)
منسوب به هدل که عبارت است از قبیلۀ اخوقریظه. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آدلی
تصویر آدلی
(پسرانه)
نامور، نامدار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بدلی
تصویر بدلی
ساختگی، تقلبی مثلاً جواهر بدلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدلی
تصویر تدلی
آویخته شدن، خرامیدن، شتافتن و نزدیک شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هولی
تصویر هولی
کره اسبی که هنوز زین بر پشت او نگذاشته باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
کسی که مایل و راغب به جنگ وجدل و خصومت باشد، آنکه در هر امری به بحث وجدل و مناظره بپردازد
فرهنگ فارسی عمید
(بَ دَ لی ی)
عمرو بن عامر مکنی به ابوالخطاب و او راویۀ فرد و فصیح بود و اصمعی از او لغت و شعر فراگرفت و گفتۀ او را حجت قرار داد. (ابن الندیم). رجوع به ابوالخطاب شود
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ لی ی)
منسوب به بهدله که نام قبیله ای است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
ستیزه جو، کبوتر گران پرواز کسی که راغب و مایل به جنگ و جدال و خصومت باشد جنگی، کسی که اهل جدل و بحث و مناظره باشد
فرهنگ لغت هوشیار
در آویختن فرو هشته شدن فروتنی فرو آویختن در آویختن فرو هشته شدن، نزدیک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدلی
تصویر سدلی
پارسی تازی گشته سه دله سه گتک (اتاق) در یک خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدلی
تصویر بدلی
خوش ظاهر وبد باطن، چیزی که جنسش بد باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدلی
تصویر عدلی
منسوب به عدل، پیرو مذهب عدلیه معتزلی
فرهنگ لغت هوشیار
نام کودک هوشیار وزبروزرنگی است که قهرمان یکی از افسانه های کودکانه است ودرآن افسانه باهوشیاری خودنقشه دشمن راحدس می زند وعقیم می سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزلی
تصویر هزلی
هزلی در فارسی تماخره ای لاغی منسوب به هزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالی
تصویر هالی
ستاره دنباله دار منظومه شمسی با مدار گردشی برابر 76 سال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هولی
تصویر هولی
((هَ))
کره اسبی که هنوز زین بر پشت آن نگذاشته باشند
فرهنگ فارسی معین
((هَ تُ))
نام کودک هوشیار و زبر و زرنگی است که قهرمان یکی از افسانه های کودکانه است و در آن افسانه با هوشیاری خود نقشه دشمن را حدس می زند و عقیم می سازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدلی
تصویر تدلی
((تَ دَ لِّ))
بسیار نزدیک شدن، فروتنی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عدلی
تصویر عدلی
((عَ دْ))
نوعی سکه رایج در قدیم، عدل، لنگه بار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدلی
تصویر بدلی
((بَ دَ))
قلابی، غیراصلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
صمیمیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
Disputatious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
Empathy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
empatia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
спорящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
empatía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
streitsüchtig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
empatia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
суперечливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
эмпатия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
kłótliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
емпатія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جدلی
تصویر جدلی
好争辩的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از همدلی
تصویر همدلی
empathie
دیکشنری فارسی به هلندی