جدول جو
جدول جو

معنی هدسه - جستجوی لغت در جدول جو

هدسه
(دخترانه)
همسر یهودی خشایار شاه که بعداً استر نام گرفت، محل دفن او و داییش (مردخای) جزء آثار باستانی همدان است
تصویری از هدسه
تصویر هدسه
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هدیه
تصویر هدیه
(دخترانه)
هدیه، ارمغان، تحفه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هندسه
تصویر هندسه
دیوان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هدیه
تصویر هدیه
پیشکش، ارمغان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هدیه
تصویر هدیه
تحفه، ارمغان، پیشکش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عدسه
تصویر عدسه
عدسی، جسمی عدسی شکل که در پشت مردمک چشم و جلو زجاجیه قرار دارد، در علم فیزیک قطعه ای شیشه ای یا پلاستیکی که یک یا دو طرف آن محدب یا مقعر است و در دوربین ها، ریزبین ها و دستگاه های عکاسی به کار می رود، عدسه، غذایی که از عدس پخته شده و بلغور تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هندسه
تصویر هندسه
علمی که دربارۀ اشکال و ابعاد و اندازه گیری بحث می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عدسه
تصویر عدسه
بلسنک (عدسک)، سرخکان دانه هایی که بر اندام برآید، یک دانه نرسک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدیه
تصویر هدیه
تحفه، ارمغان، آنچه بکسی فرستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدنه
تصویر هدنه
آشتی، صلح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدبه
تصویر هدبه
خرخاکی
فرهنگ لغت هوشیار
از اصول علوم ریاضی است و علمی است که در آن از احوال مقدارها و اندازه ها بحث شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدیه
تصویر هدیه
((هَ یِّ))
تحفه، ارمغان، پیشکش، جمع هدایا، پولی که در عروسی مهمانان به عروس یا داماد می دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هدنه
تصویر هدنه
((هُ نِ))
آشتی، صلح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هداه
تصویر هداه
((هُ))
جمع هادی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هندسه
تصویر هندسه
((هِ دِ س))
معرب اندازه. علمی که درباره اشکال، ابعاد و اندازه گیری ها بحث می کند
فرهنگ فارسی معین
حشره ای خاکستری رنگ با پاهای بسیار ریز که در جاهای نمناک پیدا می شود، پرپا، خرخاکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدنه
تصویر هدنه
آشتی، صلح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدیه
تصویر هدیه
Present
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هده
تصویر هده
حق
فرهنگ واژه فارسی سره
تتمه ریسمان و ابریشمی که پس از آن که جولاهه جامه تافته را از آن ببرد بعرض کار در نورد بماند، گلوله ریسمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هده
تصویر هده
حق راست ودرست، مقابل بیهده بیهوده: (مهرجویی (خواهی) زمن وبی مهری هده خواهی زمن وبیهده ای) (رودکی)، فایده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدس
تصویر هدس
مورت مورد از گیاهان مورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسه
تصویر دسه
((دَ سَ یا س))
دسک، گلوله ریسمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هده
تصویر هده
((هُ دَ یا د))
حق، راست و درست، فایده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هده
تصویر هده
سود، فایده، برای مثال مهر جویی ز من و بی مهری / هده خواهی ز من و بیهده ای (رودکی - ۵۲۹)
فرهنگ فارسی عمید