جدول جو
جدول جو

معنی هدس - جستجوی لغت در جدول جو

هدس
(هََ دَ)
درخت آس. (منتهی الارب). مورد. (یادداشت به خط مؤلف). نام درخت آس در نزدمردم یمن. واحد آن را هدسه گویند. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هدس
(قَ عَ)
طرد و زجر. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هدس
مورت مورد از گیاهان مورد
تصویری از هدس
تصویر هدس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هدی
تصویر هدی
(دخترانه)
هدایت کردن، هدایت، راهنمایی، راه درست و مسیر درست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هدسه
تصویر هدسه
(دخترانه)
همسر یهودی خشایار شاه که بعداً استر نام گرفت، محل دفن او و داییش (مردخای) جزء آثار باستانی همدان است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هدا
تصویر هدا
(دخترانه)
هدی، هدایت کردن، هدایت، راهنمایی، راه درست و مسیر درست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هرس
تصویر هرس
بریدن شاخه های زاید درخت
هرس کردن: در کشاورزی هرس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاس
تصویر هاس
بیم، ترس
دیگر، نیز، برای مثال طیبتی کردم و پشیمانم / تا چنین چیزها نگویم هاس (عثمان مختاری - ۲۳۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوس
تصویر هوس
خواهش نفس، مرادف هوا، نوعی جنون، دیوانگی، سبکی عقل
هوس کردن: ( به چیزی میل پیدا کردن، آرزومند چیزی شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرس
تصویر هرس
تیری که در سقف خانه به کار ببرند، چوب پوشش خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدا
تصویر هدا
راهنمایی، رستگاری، راستی، راه راست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدی
تصویر هدی
گوسفند قربانی که به مکه بفرستند، شتر یا گوسفندی که حجاج در مکه قربانی کنند، قربانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدس
تصویر قدس
پاک شدن، پاک و منزه بودن، پاکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدم
تصویر هدم
خراب کردن بنا، ویران کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدر
تصویر هدر
باطل، ضایع و بربادرفته
هدر دادن: از بین بردن، ضایع کردن
هدر رفتن: از بین رفتن، ضایع شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدف
تصویر هدف
غرض، مقصود، نشانۀ تیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عدس
تصویر عدس
گیاهی بوته ای از خانوادۀ باقلا با گل های سفید رنگ و برگ های باریک که دانۀ گرد و محدب این گیاه که مصرف خوراکی دارد، دانچه، انژه، مژو، نسک، نرسک، نرسنگ، مرجو، مرجمک، بنوسرخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدس
تصویر قدس
پاکی
بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارالقرار، علّیین، فردوس، سرای جاوید، سبزباغ، اعلا علّیین، فردوس اعلا، دار قرار، دارالسّرور، باغ خلد، باغ ارم، دارالخلد، مینو، دارالنّعیم، نعیم، دارالسّلام، گشتا، خلدستان، خلد، باغ بهشت، رضوان، جنّت
فرهنگ فارسی عمید
(هََ دَ سَ)
یک درخت آس. (اقرب الموارد). رجوع به هدس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فدس
تصویر فدس
تننده از خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لدس
تصویر لدس
سست نرم انداختن، لیسیدن، دست زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبس
تصویر هبس
گل خیرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدی
تصویر هدی
راه نمودن، اشاره کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هده
تصویر هده
حق راست ودرست، مقابل بیهده بیهوده: (مهرجویی (خواهی) زمن وبی مهری هده خواهی زمن وبیهده ای) (رودکی)، فایده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدم
تصویر هدم
ویران کردن بنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدس
تصویر قدس
پاکی
فرهنگ لغت هوشیار
پیشیاری، سپردن، کوشیدن، لگد کردن ونوک وینوک میشوک میچوک دانجه دانج مچک مژو مرجمک بلس بلسن نرسک بنو سرخ از گیاهان گیاهی است از تیره پروانه واران که یک ساله است و دندانه هایش یکی از مواد عالی غذایی انسان است. برگهای این گیاه دارای 10 تا 14 برگچه دراز کرکدار می باشد گلهایش سفید و دارای لکه های بنفش است. میوه اش حاوی دو دانه و نیامک است. ساقه و برگهای عدس به مصرف علوفه حیوانات می رسد. عدس در اراضی آهکی خوب می روید ولی در اراضی رستی عمل نمی آید. موقع درو عدس وقتیست که میوه های پایین بوته آن شروع به قهوه ای شدن کنند. دانه های عدس محدبالطرفین می باشند بلس مرجمک. یا عدس آبی. گیاهی است از رده تک لپه ییها که دارای برگهاو ریشه و گلهای کوچک است و در آبهای راکد می روید و سطح آب ها را از یک ورقه سبز نازک می پوشاند. یا عدس پلو. پلوی که در آن عدس داخل کنند. عدس تلخه. یا عدس تلخه. گیاهی است از تیره سبزی آساها که گیاهی علفی و دارای برگهاب متناوب و مرکب شانه یی است. در حدود 50 گونه از این گیاه شناخته شده که همه در نواحی گرم و معتدل می باشند. این گیاه پایا و دارای ریشه ای طویلی است و ساقه ای بر افراشته دارد که بانشعابات زیاد منقسم شده است. گلهایش سرخ یا صورتی است که دارای آرایش سنبله مخروطی شکل می باشند عدس تلخ عدس مر. یا عدس مر. عدس تلخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدس
تصویر سدس
یک ششم چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
شتافتن، سرعت برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهس
تصویر دهس
نو رسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدف
تصویر هدف
نشانه تیر، غرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدف
تصویر هدف
آرمان، آماج، انگیزه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هده
تصویر هده
حق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حدس
تصویر حدس
گاس، گمان، گمانه
فرهنگ واژه فارسی سره
هم یاری، هم کاری
فرهنگ گویش مازندرانی