جدول جو
جدول جو

معنی هدایت - جستجوی لغت در جدول جو

هدایت
(پسرانه)
ارشاد، راهنمایی کردن به مسیر درست
تصویری از هدایت
تصویر هدایت
فرهنگ نامهای ایرانی
هدایت
راهبرد، رهنمود، راهنمایی
تصویری از هدایت
تصویر هدایت
فرهنگ واژه فارسی سره
هدایت
راهنمایی کردن، راه راست نمودن
تصویری از هدایت
تصویر هدایت
فرهنگ فارسی عمید
هدایت
راهنمائی و ارشاد کردن و رهبری
تصویری از هدایت
تصویر هدایت
فرهنگ لغت هوشیار
هدایت
((هِ یَ))
راهنمایی، راه راست نمودن
تصویری از هدایت
تصویر هدایت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هدایتی
تصویر هدایتی
راهبردی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بدایت
تصویر بدایت
آغاز اول چیزی ابتدا. یا محکمه بدایت. دادگاه شهرستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدایت
تصویر بدایت
آغاز، اول چیزی، اول کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدایا
تصویر هدایا
هدیه ها، تحفه ها، ارمغان ها، پیشکش ها، جمع واژۀ هدیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدایه
تصویر هدایه
هدایت در فارسی بنگرید به هدایت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدایا
تصویر هدایا
پیش کشیها، جمع هدیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدایت
تصویر بدایت
((بَ یَ))
آغاز، اول چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هدایا
تصویر هدایا
((هَ))
جمع هدیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هدات
تصویر هدات
هادی ها، هدایت کننده ها، راه راست نمایان، رهنماها، پیشواها، جمع واژۀ هادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدیت
تصویر هدیت
تقدیمی، پیشکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدایت الله
تصویر هدایت الله
(پسرانه)
هدایت شده توسط خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هدایت کننده
تصویر هدایت کننده
پروانک راهنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدایت کردن گله
تصویر هدایت کردن گله
رفتنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
هاچیدن نیدن آنیهیدن جامنیدن زامنیدن وازنیدن هاختن هختن ویتاردن راهنمایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هدایت مجدد کردن
تصویر هدایت مجدد کردن
Redirect
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
Head, Pilot, Steer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هدایت پذیری
تصویر هدایت پذیری
Conductivity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
kierować, pilotować, sterować
دیکشنری فارسی به لهستانی
возглавлять , пилотировать , управлять
دیکشنری فارسی به روسی