جدول جو
جدول جو

معنی هازمان - جستجوی لغت در جدول جو

هازمان
اجتماع
تصویری از هازمان
تصویر هازمان
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سازمان
تصویر سازمان
مجموع کارمندان، دستگاه ها و شعب یک اداره یا بنگاه که به دستیاری همدیگر کارهای خود را با نظم و ترتیب انجام بدهند، تشکیلات، طرز ساخت، نظم و ترتیب
سازمان دادن: نظم و ترتیب دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازمان
تصویر بازمان
توقف، درنگ، آنچه از چیزی یا حاصل کاری برجا بماند
فرهنگ فارسی عمید
تشکیلات، حالت قسمتهائی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند، چون: سازمان حکومتی، سازمان نظامی، سازمان برنامۀ هفت ساله، سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ ایران، سازمان دفاعی، سازمان ملل متحد، سازمان بین المللی کار، سازمان خواربار و کشاورزی، سازمان تربیتی و علمی و فرهنگی، سازمان جهانی بهداشت، سازمان هواپیمائی کشوری بین المللی، سازمان جهانی هواشناسی، سازمانهای اداری، سازمانهای ملی
لغت نامه دهخدا
توقف، (برهان قاطع)، درنگ، (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بازمان
تصویر بازمان
توقف، درنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تشکیلات، حالت قسمتهائی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرزمان
تصویر هرزمان
هر وقت، هر ساعت: (آنکه مدام شیشه ام ازپی عیش داده است شیشه ام ازچه میبردپیش طبیب هرزمان) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازمان
تصویر بازمان
((زْ))
توقف، درنگ، مقدار ثابتی که برجای می ماند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
((زْ))
مجموعه شعب و کارمندان یک اداره یا مؤسسه، تشکیلات، مجموعه هدف مندی که پیرو یک نظام است، ساختار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
موسسه، اداره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همزمان
تصویر همزمان
مقارن
فرهنگ واژه فارسی سره
اداره، بنگاه، بنیاد، تشکیلات، دستگاه، موسسه، نظم و ترتیب، سروسامان، مجموعه کارمندان، پرسنل، نامه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
منظّمةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
Organization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
організація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
組織
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
организация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
تنظیم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
সংগঠন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
องค์กร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
shirika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organizasyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
אִרגּוּן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
조직
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
संगठन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
Organisation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
组织
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سازمان
تصویر سازمان
organizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی