جدول جو
جدول جو

معنی بازمان

بازمان((زْ))
توقف، درنگ، مقدار ثابتی که برجای می ماند
تصویری از بازمان
تصویر بازمان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بازمان

بازمان

بازمان
توقف، (برهان قاطع)، درنگ، (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بازیان

بازیان
مکان روباز، مکانی نزدیک سلیمانیه محل یکی از جنگهای شیخ محمود حفید با انگلستان (نگارش کردی:بازیان)
بازیان
فرهنگ نامهای ایرانی

بارمان

بارمان
محترم، لایق، دارای روح بزرگ، نام سردار افراسیاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از سپاهیان افراسیاب تورانی، نام یکی از سرداران دوره ماد
بارمان
فرهنگ نامهای ایرانی