جدول جو
جدول جو

معنی هادان - جستجوی لغت در جدول جو

هادان
(پسرانه)
معرب از عبری نام پدر ساوه همسر ابراهیم (ع)
تصویری از هادان
تصویر هادان
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شادان
تصویر شادان
(دخترانه و پسرانه)
شاد، خرم، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر برزین از مردم توس و نام یکی از راویان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هاران
تصویر هاران
(پسرانه)
معرب از عبری، کوه نشین، برادر ابراهیم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وادان
تصویر وادان
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی دماوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نادان
تصویر نادان
احمق، بی شعور، جاهل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بادان
تصویر بادان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پیروز از سرداران دوران ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هامان
تصویر هامان
(پسرانه)
معرب از یونانی، مشهور، نام وزیر اخشویروش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادان
تصویر بادان
مخفف آبادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادان
تصویر شادان
شاد خوشحال خرم مسرور مقابل اندوهگین اندوهناک غمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادان
تصویر نادان
بی عقل، جاهل، بی سواد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیدان
تصویر هیدان
جبان، مضطرب، بخیل، احمق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادان
تصویر بادان
آبادان، آباد، باصفا، بارونق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاگدان
تصویر هاگدان
جای هاگ در رستنی های نهان زا، اسپرانژ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادان
تصویر شادان
شاد، خوشحال، خوش دل، شادمان، برای مثال بس که بر گفته پشیمان بوده ام / بس که بر ناگفته شادان بوده ام (رودکی - ۵۳۷)، درحال خوشی و خوشحالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نادان
تصویر نادان
جاهل، احمق، بی دانش، ابله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادادن
تصویر هادادن
وادادن باز دادن، یا پشت ها دادن، پشت کردن فرار کردن: (بترسید وپشت ها داد و آهنگ قلعه کرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادان
تصویر شادان
شاد و خوشحال، خرم، مسرور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نادان
تصویر نادان
جاهل، ابله
فرهنگ فارسی معین