جدول جو
جدول جو

معنی هائیتی - جستجوی لغت در جدول جو

هائیتی
یکی از کشورهای آنتیل بزرگ به مشرق کوبا بین 17 درجه و 39 دقیقه و 19 درجه و 57 دقیقه و 30 ثانیۀ عرض شمالی و 70 درجه و 40دقیقه و 76 درجه و 39 دقیقۀ طول غربی واقع شده، کشوری کوهستانی است که بدو دولت مستقل تقسیم میشود: 1-جمهوری هائیتی در مغرب 27750 کیلومتر مربع وسعت و 3112000 جمعیت دارد که از نژاد سیاه و دورگه (اختلاط نژاد سیاه با نژاد اروپائی، یعنی فرانسوی و اسپانیایی) میباشند و به زبان فرانسه تکلم میکنند، پایتخت آن پرتو پرنس و شهرهای عمده آن پرنک کاپ هائی تین، گونائیو و له کای است، قسمت ساحلی خیلی بریده بریده و دارای برآمدگی های ناموزون است، بین سلسله های جبال و تپه های پوشیده از جنگل زمینهای پست حاصلخیزی جا گرفته که بوسیلۀ رودخانه ها آبیاری میشود، محصولات عمده آن، قهوه، کاکائو، پنبه و قند است و دارای میوه های نواحی استوایی میباشد، بلندترین رشتۀ کوههای آنتیل در این جزیره جا گرفته، در سراسر جزیره از طرف مغرب به مشرق چهار رشته کوه کشیده شده که ارتفاع بلندترین آنها به 2715 متر میرسد، رشته ای که به موازات ساحل شمالی امتداد یافته از جریان رودخانه هایی که به آن سو شیب دارد جلوگیری میکند، هوای آن در نقاط مرتفع معتدل است و حرارت از 24 درجه تجاوز نمی کند، و گاهی تا زیر صفر پایین می آید، درنقاط پست درجۀ حرارت از 37 درجه تجاوز میکند، در این جزیره دو فصل خشک وجود دارد که یکی از کانون ثانی تا مارت و دیگری از حزیران تا ایلول ادامه می یابد، دو فصل بارانی نیز دارد، از این رو سالی دو بار محصول برداشته میشود، بارش بارانها خیلی مرتب است، چنانکه در موسمش هر روزه یکی دو ساعت باران می بارد و گاه همراه طوفانهای شدید است، 2- قسمت دیگر جمهوری دمینیکن در سال 1492 میلادی بوسیلۀ کریستف کلمب کشف شد و کریستف کلمب آن را اسپانیا نام گذاشت، در سال 1697 اسپانیا قسمت غربی جزیره را به موجب پیمان ریسویک به فرانسه واگذار کرد، و نیمۀ دیگر را به موجب پیمان بال در سال 1795 رها کرد،
بعد از شورش توسن لوورتور که با سپاهیان اعزامی ژنرال لکلرک جنگید و در نتیجه در سال 1804 میلادی جمهوری آزاد شد، این طرز حکومت با اقدامات دسالین (1806-1804 میلادی) و سولوک برچیده شد، قسمت شرقی جزیره در سال 1809 دوباره به دست اسپانیا افتاد و در 1844 جمهوری دمینیکن را تشکیل داد
لغت نامه دهخدا
هائیتی
هرفصل ارکتاب (یسنا)
تصویری از هائیتی
تصویر هائیتی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مائیت
تصویر مائیت
آبکی بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاریتی
تصویر عاریتی
عاریت، کنایه از آنچه ناپایدار باشد و دوام و بقا نداشته باشد، برای مثال به عمر عاریتی اعتماد هیچ مکن / که پنج روز دگر می رود به استعجال (سعدی۲ - ۶۵۷)
فرهنگ فارسی عمید
فرقه ای که پایه گذار آن میرزا حسین علی نوری به بهاءالله است و مهم ترین کتاب این فرقه کتاب اقدس است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاروتی
تصویر هاروتی
ساحر، ساحری
فرهنگ فارسی عمید
هربرت (هامیلتون) (1879-1941 میلادی)، آهنگساز و رهبر ارکستر ایرلندی ’هاله ارکستر’ در طی سالهای 1920-1933 میلادی و مصنف سمفونی به نام ایرلند ویک ویولون کنسرتو، کانتات و مقدار زیادی آواز و ... و همچنین پیانیست و ارگ نواز بود و نیز چند قطعه معروف از آثار هندل را به صورت کاملاً تازه و بدیع برای ارکستر تنظیم نموده است
ژرژلویی، عالم کشاورزی آلمان که به سال 1764 میلادی در گلادنباخ نزدیک ماربورگ متولد شد و در سال 1837 در برلن درگذشت، آثار عمده اش عبارتند از: دستور نگهداری جنگلها (1781) و آزمایش های طبیعی درباره بازده بین نیروی مولد حرارت و وزن چوب جنگلهای آلمان (1814)
لغت نامه دهخدا
خریفی، خزانی
لغت نامه دهخدا
رنه ژوس، معدن شناس فرانسوی که در سال 1743 میلادی در سن ژوس (اوآز) متولد شده و در سال 1822 میلادی در پاریس فوت کرده است، وی پسر نساجی بود، درکلژ کاردینال لوموآن نایب رئیس شد و در آنجا لومن را شناخت، در باغ نباتات پاریس دروس دوبانتن را دنبال کرد و به زودی کشف کرد که صورت بلورین بدوی یک بسیط جسم به ترکیب شیمیایی همان جسم وابسته است، و اشکال کریستال هایی که وی تشکیل می دهد از طریقۀ دسته بندی کریستال های ابتدایی ناشی می شود، هائوئی دوبانتن را از کشف خود مطلع کرد، دوبانتن آن را به لاپلاس گفت، دوبانتن و لاپلاس پیشنهاد کردند این کشف را با هم به فرهنگستان تعهد نمودند و فرهنگستان کشف وی را تقریباً به اتفاق آراء در بخش گیاه شناسی در سال 1783 میلادی پذیرفت، وی پس از بیست سال خدمت در دانشگاه تقاضای تقاعد کرد تا کاملاً خود را در اختیار علمی که تازه کشف کرده بود، بگذارد، در دورۀ انقلاب، هم از حقوق و هم از مشاغلش محروم شد و بعد از 10 اوت او را به زندان افکندند، اما ژوفروآ سن هیلر موجب آزادی وی گردید، این دانشمند اوقات خود رادر زندان با صبر و حوصلۀ بسیار صرف مطالعه در موادمعدنی میکرد، گذشته از آن وی در دخمۀ خود با کمال لذت و میل سنگ ریزه های خود را طبقه بندی میکرد و مثل همه مردم خوب میدانست که بعضی از سنگها مانند گچ و دانه های شن بی شکل هستند، یعنی شکل معین و مشخصی ندارند در حالی که بعضی دیگر مانند سنگ خارا و لوح از اجتماع تودۀ عظیمی از اجسام کوچک متبلور تشکیل شده اند، ولی اکتشافی که او را مشهور کرد مربوط به روزی است که وی در خانه یکی از دوستانش قطعه ای از اسپارت را آزمایش میکرد، ناگاه سنگ به زمین افتاد و خرد شد همین که قطعات کوچک سنگ مزبور را جمعآوری کردند، با کمال تعجب دیدند که قطعات کوچک از نظر شکل کاملاً متشابه با قطعۀ بزرگ اصلی میباشد و قطعات حاصل از این قطعات باز به همان شکل میباشد، هائوئی وقتی به خانه خویش بازگشت پتکی برداشت و تمام مواد متبلوری را که درمجموعۀ خود فراهم آورده بود ریزریز کرد، هر دفعه به همان نتیجه رسید که پیش از آن رسیده بود، یعنی قطعات حاصل همیشه شکل قطعۀ اولی را حفظ میکردند، و این شکل در واقع یک ’رومبوئید’ بود، یعنی یک جسم شش وجهی که هر یک از وجوه آن یک لوزی است، وی با خود گفت: این ثبات شکل مربوط به آن است که ملکولهای تشکیل دهنده این جسم همواره به وضع متشابهی قرار گرفته اند، این نتیجه بعدها بوسیلۀ اوگوست براوه تأیید گردید که ثابت کرد وضع قرار گرفتن ملکول ها مطابق قواعد ریاضی مرتب شده است، هائوئی از نظریۀ لاووازیه بدون اینکه برایش عواقب بدی داشته باشد جانبداری کرد، به سبب ابتکارش عضو انستیتو شد و نیز عضو شورای معادن گردید، بعد از سال 1802 میلادی پس ازدولومیو در کرسی دوبانتن درس گفت، هنگام تأسیس دانشگاه وزیر فرهنگ در دانشکدۀ علوم برای وی یک کرسی معدن شناسی ایجاد کرد، در دورۀ اعادۀ سلطنت، وی از بیشتر وسایل زندگانی محروم گردید، کتابهای عمده اش عبارتند از: بحثی راجع به ساختمان بلورها، نمایش معقول در باب الکتریسیته و مغناطیس، بحث در معدن شناسی، بحث مقدماتی در فیزیک، جدول قیاس نتایج علم تبلورات و تجزیۀ شیمیایی، نسبت به طبقه بندی معدنیات، بحث در خاصیت فیزیکی احجار کریمه و بحث در تبلورات
لغت نامه دهخدا
سحر، جادو، افسون، (از ناظم الاطباء)، ساحری، (آنندراج) (غیاث) :
به هاروتی از زهره دل برده بود
چو هاروت صد پیش او مرده بود،
نظامی،
،
ساحر، (آنندراج) (غیاث)، ساحر و مانند هاروت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
به معنی حقیقی باشد که درمقابل مجازی است، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
نام رودی در آریاویچ، (مزدیسنا ص 352)، این رودرا بر حسب اقوال مختلفه ارس، کر، سفیدرود، زرافشان، و آمودریا (جیحون) دانسته اند، رجوع به دایتی شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
منسوب است به عاریت و آنچه به عاریت باشد و آنچه به عاریت ستانند و آنچه را بقاء نباشد چون زندگی و غیره:
به عمر عاریتی هیچ اعتماد مکن
که پنج روز دگر میرود به استعجال.
سعدی.
وعاقل به جاه عاریتی مغرور نگردد. (مجالس سعدی). رجوع به عاریت و عاریه شود
لغت نامه دهخدا
نام یکی از پنج کشوری که در اوستا (فروردین یشت، بندهای 143 - 144) نام برده شده است، چهار کشور دیگر: ایران، توران، سلم، داهی است، تعیین محل و تحدید حدود کشورهای مزبور آسان نیست، (مزدیسنا تألیف دکتر معین چ 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
منسوب به پائین
لغت نامه دهخدا
(جُ تَ)
مرکّب از: ’لا’ + ’ئیت’ مصدری، به معنی هیچ بودن:
هویتی لک فی لائیتی ابداً
کل علی الکل تلبیس بوجهین.
(منسوب به حلاج)
لغت نامه دهخدا
تاییتی یا ’اتاییتی’ یا ’اتاهیتی’ از جزایر اصلی مجمع الجزایر پولی نزی و از مستعمرات فرانسه در اقیانوسیه است که در وسطاقیانوس آرام و در انتهای شرقی پولی نزی واقع است، مساحتش در حدود 1048 کیلومتر مربع است و 30500 تن سکنه دارد و مرکز آن ’پاپیت’ که تنها شهر مهم این جزیره است، جزیره تاهیتی از دو قطعه خاک آتشفشانی متصل بهم تشکیل یافته است که بوسیله تنگۀ ’تاراوا’ بیکدیگر پیوسته شده اند، سرزمینی است کوهستانی و بلندترین کوههای آن ’اوروهنا’ است، اطراف این جزیره از بریدگی های شدید و تند و از سنگهای مرجانی احاطه شده است، در منطقۀ حاره واقع و هوای آن بر اثر کوهستانی بودن و تأثیر آب دریا نسبهًگرم و سالم و خوش میباشد، ساکنین جزایر پولی نزی دارای خصایل و آداب مطبوع و ملایم میباشند و مردم تاهیتی هم در این صفات با ساکنین جزایر مذکور مشترکند، اهالی تاهیتی بزبان پولی نزی تکلم کنند و ابتدا با روشهای اولیه و ساده بکار کشاورزی اشتغال داشتند پس از ورود مردم اروپا بدان سرزمین و راهنمایی آنان وضع کشاورزی بومیان تا حدی تغییر کرد، محصول آنجا عبارتست از: موز، پرتقال، لیمو، وانیل، نارگیل، نیشکر، توتون، ذرت و غیره، مردم بومی علاوه بر کار کشاورزی بصید ماهی و خرچنگ و مروارید هم می پردازند، این جزیره بسال 1605 میلادی بوسیلۀ ’کیرو’ کشف و بسال 1767 بوسیلۀ ’والی’ شناخته شد، اهالی تاهیتی در نیمۀ اول قرن نوزدهم بوسیلۀ مبشرین کاتولیک و پرتستان تبلیغ شدند و به دین مسیح درآمدند، در سالهای 1842-1846 میلادی بین فرانسه و انگلستان بر سر تصاحب آن جدالهائی درگرفت ولی بالاخره بسال 1880 در زمرۀ مستملکات فرانسه درآمد
لغت نامه دهخدا
مجمع الجزایر پولی نزی (پ ن تحت فرمان روایی فرانسه و جزیره اصلی آن تائتی یا تاهیتی یا اوتاهیتی است دارای 11700 تن سکنه و کرسی آن ’پایت’ است. محصولات آن قند، تنباکو و غیره
لغت نامه دهخدا
یکی از طوایف ایل قشقائی مرکب از 30 خانوار، مسکن ایشان بلوک کربال است، و رجوع به شیبانی (ایل ...) شود
لغت نامه دهخدا
(بَ هََ زَ دَ)
ماهیت. (ناظم الاطباء). سؤال از حقیقت شی ٔ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ماهیت شود
لغت نامه دهخدا
(بَ تَ)
مائیه. روانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و ازش (از انگور پرنیان و کلنجری) بسیار بتوان خورد بسبب مائیتی که در اوست. (چهارمقالۀ نظامی عروضی)، در صفت احجار کریمه بمعنی رونق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : حجر یراد به عندالاطلاق جوهر کل جسم جماد سواء کانت فیه مائیه کالیاقوت او لا. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی)
لغت نامه دهخدا
نام محلی است در هند که در ’بشن پران’ ذکر آن آمده است. (ماللهند ص 63 ص 15)
لغت نامه دهخدا
حمداﷲ مستوفی در ذکر تومان همدان آرد: ’ناحیۀ دوم از ماوین چهل ویک پاره دیه است و دیه درودا و اقاباد و ... و فامیتی معظم قرای آن است، (نزههالقلوب چ لیدن ج 3 ص 72)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مائیت
تصویر مائیت
ماهیت، حقیقت شیئی
فرهنگ لغت هوشیار
سپنجی گذ ران و باری منسوب به عاریت، آن چه به عاریت ستانند، آن چه را که بقا نباشد چون زندگی
فرهنگ لغت هوشیار
مانند هاروت بودن ساحری جادوگری (بهاروتی اززهره دل برده بود چوهاروت صد پیش اومرده بود) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاریتی
تصویر عاریتی
ناپایدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هدایتی
تصویر هدایتی
راهبردی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عاریتی
تصویر عاریتی
کسانه
فرهنگ واژه فارسی سره
غربال کردن آرد
فرهنگ گویش مازندرانی
با شتاب، از روی عجله
فرهنگ گویش مازندرانی
بی اراده، بدقول
فرهنگ گویش مازندرانی
دانه ی گندم یا برنج برشته شده، تفت داده ی گوشت و پیاز چرخ
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفته شده، خریده شده
فرهنگ گویش مازندرانی
عملی در پخت برنجدر پختن پلوی آب کشی مقداری از آب جوشیده را
فرهنگ گویش مازندرانی