جدول جو
جدول جو

معنی نیاتور - جستجوی لغت در جدول جو

نیاتور
(پسرانه)
نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
تصویری از نیاتور
تصویر نیاتور
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مینیاتور
تصویر مینیاتور
ریزنگاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مینیاتور
تصویر مینیاتور
نقاشی با حداکثر ظرافت و خطوط ترسیم شده
فرهنگ لغت هوشیار
((تُ))
نقاشی سنتی معمول در شرق که در آن تصاویر کوچک و بدون رعایت پرسپکتیو می باشد
فرهنگ فارسی معین
سبکی در نقاشی و متداول در مشرق زمین که تصاویر را به صورت ظریف ترسیم می کند و اصول پرسپکتیو را در نظر نمی گیرد، تابلویی که با این شیوه ترسیم شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناتور
تصویر ناتور
فرانسوی سرشت زاد نهاد، پرهام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویکتور
تصویر ویکتور
(دخترانه و پسرانه)
پیروز شدن، ظفریافتن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویستور
تصویر ویستور
(پسرانه)
گشوده و منتشر شده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیاطوس
تصویر نیاطوس
(پسرانه)
نیاتور، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
رفت و بازگشت. درمورد ابلیطی که برای مسافرت بنقطه ای و بازگشتن از آن بمبدا خریده می شود اطلاق گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماتور
تصویر آماتور
فرانسوی ریژکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیاجور
تصویر کیاجور
(پسرانه)
عاقل، فاضل و دانا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آویاتور
تصویر آویاتور
خلبان، هوانورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آماتور
تصویر آماتور
تازه کار، دوست کار، ناپیشه کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ژنراتور
تصویر ژنراتور
تولید کننده، موجب، سبب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
وکیل مجلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
سمی است شدید جهت ساختن حشره کش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماتور
تصویر آماتور
کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته های هنری، ورزشی یا فنی فعالیت می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
نمک اسیدسیانیدریک که سمی مهلک است و جهت ساختن مواد حشره کش، استخراج طلا و در آبکاری به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
لاتینی چهاره زبانزدی در خنیا قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاخور
تصویر گیاخور
گیاه خور گیاه خوار
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی تبردار: در روم باستان عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت میکرد و تبری راکه بدان نوارها پیچیده بود با خود میبرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدیاتور
تصویر مدیاتور
میانجی، واسطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشاپور
تصویر نشاپور
گوشه ای ازدستگاه نواوماهوروشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیماور
تصویر نیماور
نامور نام آور. توضیح در اسامی اسپهبدان طبرستان آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیشابور
تصویر نیشابور
گوشه ایست در دستگاه شور نشاببورک نیشاپورک نشاپورک نشابور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیشاپور
تصویر نیشاپور
گوشه ایست در دستگاه شور نشاببورک نیشاپورک نشاپورک نشابور
فرهنگ لغت هوشیار
((تُ))
کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفه ای (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
((ژِ نِ تُ))
وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق، مولد (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
((س))
عضو مجلس سنا، نماینده مجلس اعیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیانور
تصویر سیانور
نمک اسید سیانیدریک، سمی است خطرناک که برای ساختن مواد حشره کش و نیز در آبکاری برقی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
((تُ))
عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت می کرد و تبری را که بدان نوارها پیچیده بود، با خود می برد
فرهنگ فارسی معین
دستگاهی که با استفاده از انرژی مکانیکی جریان الکتریسیته تولید می کند، مولد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
عضو مجلس سنا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
Senator
دیکشنری فارسی به انگلیسی