بیستور بیستور مُرَکَّب اَز: بی + ستور، بی چارپا: غِراء، مرد بیستور. (منتهی الارب)، رجوع به ستور شود لغت نامه دهخدا
یستور یستور یسور. از امرای چنگیزخان که همراه غداق نوین مأمور فتح وخش و طالقان شدند. (از تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 33 و 91) لغت نامه دهخدا
بیستون بیستون محل عبادت خدا، خانه یا کاخی که درآن ستون نباشد، محل و کوهی سنگی نزدیک کرمانشاه که فرهاد برای رساندن جوی شیر تا قصر شیرین مأمور به تراشیدن آن شد. (نگارش کردی: بستون) فرهنگ نامهای ایرانی
نیاتور نیاتور نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی
واسپور واسپور لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی