معنی آماتور - فرهنگ فارسی معین
معنی آماتور
- آماتور((تُ))
- کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفه ای (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آماتور
آماتور
- آماتور
- کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته های هنری، ورزشی یا فنی فعالیت می کند
فرهنگ فارسی عمید
آلاتور
- آلاتور
- رفت و بازگشت. درمورد ابلیطی که برای مسافرت بنقطه ای و بازگشتن از آن بمبدا خریده می شود اطلاق گردد
فرهنگ لغت هوشیار
آماتو
- آماتو
- کسی که در یکی از رشته های ذوقی بسبب رغبتی که بدان دارد کار کند و از آن قصد انتفاع نداشته باشد مقابل حرفه یی
فرهنگ لغت هوشیار
نیاتور
- نیاتور
- نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
آباژور
- آباژور
- فرانسوی سایبان سایه شکن سر پوشی که روی چراغ نهند تا نور را بپایین افکند
فرهنگ لغت هوشیار