جدول جو
جدول جو

معنی ژنراتور

ژنراتور
دستگاهی که با استفاده از انرژی مکانیکی جریان الکتریسیته تولید می کند، مولد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ژنراتور

ژنراتور

ژنراتور
وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق، مولد (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

اپراتور

اپراتور
شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن، کامپیوتر، چاپ و غیره، کاروَر (واژه فرهنگستان)
اپراتور
فرهنگ فارسی معین

اپراتور

اپراتور
کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر و دستگاه چاپ است
اپراتور
فرهنگ فارسی عمید