جدول جو
جدول جو

معنی نگنا - جستجوی لغت در جدول جو

نگنا
محدودیت
تصویری از نگنا
تصویر نگنا
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنگنا
تصویر تنگنا
محذوریت، مضیقه، اختناق، محدوده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنگنا
تصویر تنگنا
تنگی، جای تنگ، مضیقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگنا
تصویر تنگنا
سختی، فشار، برای مثال خون خوری در چارمیخ تنگنا / در میان حبس و انجاس و عنا (مولوی - ۳۳۹)راه تنگ، تنگی، برای مثال در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب / یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود (حافظ - ۴۵۸) جای تنگ، کوچۀ تنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنگنا
تصویر تنگنا
((تَ))
تنگی، ضیق، جای تنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نونا
تصویر نونا
(دخترانه)
برج حوت، نام مادر ابراهیم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نگینا
تصویر نگینا
(دخترانه)
موسیقی، آواز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعنا
تصویر نعنا
(دخترانه)
نعناع، گیاهی کاشتنی و خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نینا
تصویر نینا
(دخترانه)
زیبایی، خوش اندامی و ظرافت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نانا
تصویر نانا
(دخترانه)
پدر و مادر، نعناع
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعنا
تصویر نعنا
نعناع، گیاهی با برگ های بیضی و دندانه دار، ساقه های بلند و گل های ریز سرخ یا بنفش که از سبزی های خوردنی است و عطر مخصوصی دارد. خشک کردۀ آن در بعضی از غذاها به کار می رود. ضد نفخ و ضد قی و محرک است. از برگ آن اسانسی می گیرند که در طب و عطرسازی استعمال می شود. ریشه یا پاجوش های آن را می کارند و سه یا چهار سال دوام دارد، پونۀ باغی، پودنۀ باغی
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی است از رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که سر دسته تیره نعناعیان میباشد و جزو سبزیهای خوراکی است. این گیاه دارای تمام اسانس ها و خواص پودنه است و برگهایش کرک کمتری دارند ولی بریدگیهای کنار برگهای آن بیشتر از پودنه و اسانس آن نیز از پودنه ملایم تر است. این گیاه همه آثار نیرو دهنده و با دشکن وخلط آور پودنه را داراست. از این گیاه اسانسی بنام مانتول استخراج میکنند که جهت خوشبو کردن داروها و برخی آب نباتها و شیرینی ها بکارمیرود. علاوه برین در معالجه التهابات مخاط بینی و گلو و دهان اسانس مزبور مورد استعمال دارد. از انساج نعناع نوعی کافور قابل تبلور نیز بدست میاورند که مانند کافور معمولی بکار میرود. دم کرده برگ نعناع را جهت تقویت و رفع نفخ معده و روده مصرف میکنند. برگهای خشک و نرم شده نعناع جهت خوشبو کردن ماست و دوغ و سرخ شده آن در روغن که بنام نعنا داغ موسوم است جهت خوشبو کردن برخی آش ها بکار میرود لمام نعناسبز مشی نعنع راقوته. یا نعنای آبی. نعنای وحشی، پودنه، نعنای قرمز. یا نعنای طبی. سوسنبر. یا نعنای قرمز. گونه ای نعناع که در لبه رودخانه ها و در جریان آبهای ملایم و کم عمق میروید و چون برگهایش قرمز رنگند باین نام موسوم است نعنای آبی. یا نعنای فلفی. سوسنبر. یا نعنای وحشی. پودنه، گونه ای نعناع که در کنار نهرها میروید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنا
تصویر گنا
گناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگنار
تصویر انگنار
کنگر فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تنگی ضیق، جای تنگ مضیقه، سختی فشار، دره کوه، راه میان دو کوه، قبر لحد، دنیا، قالب آدمی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی زخمشوی در پزشکی، بنفشک در ماتکشناسی (علم شیمی) پرمنگناتهانمکهای اسید پرمنگانیک هستند و برای تهیه آنها منگنات را بر اثر اکسید کننده ها یا اسیدها به پرمنگنات تبدیل میکنند. یا پرمنگنات پتاسیم جسمی است جامد و از مهمترین ترکیبات مصنوعی منگنز بشمار میاید. رنگ بلورهای بنفش تیره آن بر اثر انعکاس سبز رنگ بنظر میرسد ودر آب دریا محلول است و آنرا بشدت ارغوانی تیره می کند. این ماده بسبب حرارت (240) تجزیه شده و اکسیژن میدهد. پر منگنات اکسید کننده ای بسیار قوی و بر عکس بیکرمات در پزشکی و امور بهداشت خانه مانند گند زدایی سبزیها در آب مشکوک و نیز در شستشوی زخمها بصورت محلول 4 تا 10 گرم در لیتر بکار میرود. بعضی مواد آلی مانند گلیسرین باسانی پرمنگنات را تجزیه میکند و با اکسیژن آن ترکیب میشود مثلا مخلوط پرمنگنات خشک با گلیسرین غلیظ پس از چند ثانیه بخودی خود آتش میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگناک
تصویر سنگناک
پر سنگ (زمین) سنگلاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرمنگنات
تصویر پرمنگنات
هر یک از نمک های اسیدپرمنگانیک که خاصیت اکسیدکنندگی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منگنات ها
تصویر منگنات ها
املاح انیدرید منگانیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرمنگنات
تصویر پرمنگنات
((پِ مَ گَ))
ماده ای شیمیایی است با نام پرمنگنات پتاسیم، بنفش تیره و حلال در آب. در پزشکی برای شست و شو و ضدعفونی زخم ها و در منزل برای گندزدایی سبزی ها و میوه ها مورد استفاده قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرهنگنامه
تصویر فرهنگنامه
((~. مِ))
کتابی که شامل تعریف واژه ها و معرفی اعلام است، دایره المعارف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگناک
تصویر سنگناک
سنگلاخ، زمین پرسنگ
فرهنگ فارسی عمید