دارای حالت کوبیده، بیخته و آردمانند، مقابل سفت و سخت، ملایم، صاف، هموار، لطیف، کنایه از آهسته و آرام، کنایه از آسان نرم کردن: کوبیدن چیزی، کنایه از رام کردن
دارای حالت کوبیده، بیخته و آردمانند، مقابلِ سفت و سخت، ملایم، صاف، هموار، لطیف، کنایه از آهسته و آرام، کنایه از آسان نرم کردن: کوبیدن چیزی، کنایه از رام کردن
پوست دباغی شدۀ حیوانات، پوست بدن حیوان، برای مثال بیفکند گوری چو پیل ژیان / جدا کردش از چرم تن تا میان (فردوسی - ۲/۲۵) زه کمان، پوست بدن انسان، برای مثال بجوشیدش از دیدگان خون گرم / به دندان همی کند از تنش چرم (عنصری - ۳۵۹) چرم کمان: زه کمان چرم گور: زه کمان، چلۀ کمان، چرم گوزن، برای مثال چو بر شاخ آهو کشد چرم گور / بدوزد سر مور بر پای مور (نظامی۵ - ۷۸۹) چرم گوزن: زه کمان، چلۀ کمان، برای مثال بمالید چاچی کمان را به دست / به چرم گوزن اندرآورد شست (فردوسی - ۷/۵۳۹)
پوست دباغی شدۀ حیوانات، پوست بدن حیوان، برای مِثال بیفکند گوری چو پیل ژیان / جدا کردش از چرم تن تا میان (فردوسی - ۲/۲۵) زه کمان، پوست بدن انسان، برای مِثال بجوشیدش از دیدگان خون گرم / به دندان همی کند از تنش چرم (عنصری - ۳۵۹) چَرم کمان: زه کمان چَرم گور: زه کمان، چلۀ کمان، چرم گوزن، برای مِثال چو بر شاخ آهو کشد چرم گور / بدوزد سر مور بر پای مور (نظامی۵ - ۷۸۹) چَرم گوزن: زه کمان، چلۀ کمان، برای مِثال بمالید چاچی کمان را به دست / به چرم گوزن اندرآورد شست (فردوسی - ۷/۵۳۹)
نریمان. پدر سام. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان قاطع). جد رستم. (برهان قاطع). رجوع به نریمان شود: ز ما باد برسام نیرم درود خداوند شمشیر و کوپال و خود. فردوسی. تو پور گو پیلتن رستمی ز دستان سامی و از نیرمی. فردوسی. توگفتی گو پیلتن رستم است و یا سام شیر است و یا نیرم است. فردوسی
نریمان. پدر سام. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان قاطع). جد رستم. (برهان قاطع). رجوع به نریمان شود: ز ما باد برسام نیرم درود خداوند شمشیر و کوپال و خود. فردوسی. تو پور گو پیلتن رستمی ز دستان سامی و از نیرمی. فردوسی. توگفتی گو پیلتن رستم است و یا سام شیر است و یا نیرم است. فردوسی
نام بتی است به صورت زنی در بت خانه بامیان نزدیک به سرخ بت و خنگ بت. (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام) (از انجمن آرا) (از جهانگیری). از کوه تراشیده اند، به شکل زنی است و از آن دو خردتر است و از آثار بودائیان، چه وقتی خراسان ایران مذهب بودائی داشته. (فرهنگ نظام). و او را ’ستوا’ هم می گویند. (برهان قاطع)
نام بتی است به صورت زنی در بت خانه بامیان نزدیک به سرخ بت و خنگ بت. (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام) (از انجمن آرا) (از جهانگیری). از کوه تراشیده اند، به شکل زنی است و از آن دو خردتر است و از آثار بودائیان، چه وقتی خراسان ایران مذهب بودائی داشته. (فرهنگ نظام). و او را ’ستوا’ هم می گویند. (برهان قاطع)