جدول جو
جدول جو

معنی نپی - جستجوی لغت در جدول جو

نپی
(نُ / نِ)
مصحف. (برهان قاطع) (فرهنگ نظام) (آنندراج) (جهانگیری). کلام خدا. (برهان قاطع) (آنندراج). قرآن. (فرهنگ نظام). نبی. نوی. رجوع به نبی و نوی شود
لغت نامه دهخدا
نپی
نبی
تصویری از نپی
تصویر نپی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبی
تصویر نبی
(پسرانه)
پیامبر خداوند، لقب پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نقی
تصویر نقی
(پسرانه)
پاکیزه، پاک، برگزیده، لقب امام دهم شیعیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کپی
تصویر کپی
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، گپی، قرد، برای مثال شیری که پیل بشکند از بیم تیغ تو / اندر ولایت تو چو کپی رود ستان (فرخی - ۳۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوی
تصویر نوی
نو بودن، تازگی
نبی، قرآن مصحف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نای
تصویر نای
لوله ای غضروفی که از گلو به پایین در جلوی مری واقع شده و هوا را به شش ها می رساند، گلو، حلقوم، قصبه الریه،
در موسیقی یکی از آلات موسیقی که با دهان نواخته می شود، نی
نای ترکی: در موسیقی سرنا، کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی
نای رویین: کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفی
تصویر نفی
مقابل اثبات، رد کردن، راندن کسی از شهر خودش، تبعید، نیستی، نابودی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کپی
تصویر کپی
تصویری که به وسیلۀ دستگاه فتوکپی از نسخۀ اصلی گرفته می شود، آنچه عیناً از از نوشتۀ دیگر رونویسی می شود، تصویری که از روی تصویر دیگر ترسیم می شود، کنایه از کاملاً شبیه کسی یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپی
تصویر چپی
کنایه از طرفدار اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امثال آن، چپ بودن، چپه شده، منحرف گشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ندی
تصویر ندی
نم، شبنم
باران
گیاه تازه
خاک نمناک
بخشش و دهش
بخور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپی
تصویر سپی
سفید، از رنگ های ترکیبی شبیه رنگ برف یا شیر تازه، هر چیزی که دارای این رنگ باشد، روشن، آنکه پوست سفید دارد، فاقد رنگ، نوشته یا نقش مثلاً کاغذ سفید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپی
تصویر گپی
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپّی، قرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیی
تصویر نیی
آنچه از نی ساخته شده باشد، ساخته شده از نی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبی
تصویر نبی
پیغمبر، هر شخصی که خداوند او را با الهام، وحی و یا به واسطۀ فرشته خبر دهد و اوامر خود را به او برساند و یا او را برای راهنمایی خلق به راه راست مبعوث کند، برخی از پیغمبران قدیم پیرو شریعت پیغمبر دیگر بوده اند مانند یونس نسبت به موسی، نبی اللّٰه، پیامبر، رسول، پیمبر، وخشور، پیغامبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقی
تصویر نقی
پاک وپاکیزه، برگزیده
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
ناپیچیده. مقابل پیچیده، باز. پیچیده ناشده. بسته ناشده. نامضبوط
لغت نامه دهخدا
(نَ یِ)
نام بندری است در مشرق جزیره شمالی نیوزیلند. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی کلاه لبه دار رونوشت از نوشته، رونگاشت از نگاره میمون (مطلقا) بوزینه قرده: (در آن وادی نگاه کردم همه وادی پر از قرده و خنازیر بود یعنی پر از کپی و خوک ترسیدم از آن حال) (تفسیر ابو اتلفنج)، میمون سیاه (خصوصا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لپی
تصویر لپی
منسوب به لپ. یا اشتباه لپی. اشتباه صریح و آشکار
فرهنگ لغت هوشیار
نربودن رجولیت فحلی: که انبازی ایشان اندر جنس بودچنانکه نری ومادگی، آلت رجولیت (انسان وحیوان)
فرهنگ لغت هوشیار
شبنم ژاله، باران، بخشش نیکی، جوانمردی، تری، خاک تر تر نمناک، انجمن، باشگاه دگر گشته ندا بنگرید به ندا تری روز. نم، باران، خاک نمناک، آنچه که موجب خوشبویی گردد مانند بخور. نداء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبی
تصویر نبی
پیامبر، پیغمبر اسلام (ص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزی
تصویر نزی
تند خوی پرخاشجو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نای
تصویر نای
پارسی تازی گشته نای نی از ابزارهای خنیا دوری جدایی دوری جدایی
فرهنگ لغت هوشیار
بوزینه میمون قرد: ... دگر گروه پیش از داود بودند اندر دیهی که روز شنبه ماهی داشتندی و شنبه را نگاه نداشتندی. خدای تعالی ایشانرا مسخ کرد و گپی و بوزینه گردانید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قپی
تصویر قپی
نادرست نویسی غپی پارسی است لاف کرکری شاخ و شانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپی
تصویر اپی
فرانسوی سنبله خوشه سوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نپیچیده
تصویر نپیچیده
بسته ناشده، نامضبوط
فرهنگ لغت هوشیار
نجی در فارسی راز، همراز کسی که بااورازگویندهمراز: گشت نام آن دریده فرجی آن لقب شدفاش زان مردنجی. (مثنوی لغ)، قرین، محدث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهی
تصویر نهی
بازداری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفی
تصویر نفی
نایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اپی
تصویر اپی
خوشه، سنبله، سوک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نری
تصویر نری
آلت مردانگی، آل مردی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کپی
تصویر کپی
روگرفت
فرهنگ واژه فارسی سره