معنی نفی نفی مقابل اثبات، رد کردن، راندن کسی از شهر خودش، تبعید، نیستی، نابودی مقابلِ اثبات، رد کردن، راندن کسی از شهر خودش، تبعید، نیستی، نابودی تصویر نفی فرهنگ فارسی عمید