جدول جو
جدول جو

معنی نوپرداز - جستجوی لغت در جدول جو

نوپرداز
آنکه چیزی نو بیاورد، در علوم ادبی شاعری که به سبک نو شعر بگوید
تصویری از نوپرداز
تصویر نوپرداز
فرهنگ فارسی عمید
نوپرداز
(رَ نَ / نِ بَ)
نوپردازنده. آنکه چیزی نو آرد، شاعری که به سبک نو شعر گوید. (فرهنگ فارسی معین). از ترکیبات مستحدث است
لغت نامه دهخدا
نوپرداز
شاعری که به سبک نو شعر گوید
تصویری از نوپرداز
تصویر نوپرداز
فرهنگ لغت هوشیار
نوپرداز
((نُ پَ))
آن که چیزی نو آورد، شاعری که به سبک نو شعر گوید
تصویری از نوپرداز
تصویر نوپرداز
فرهنگ فارسی معین
نوپرداز
تازه گو
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نورپردازی
تصویر نورپردازی
نورپردازی (Lighting) در زبان فیلم سازی به هنر و علم استفاده از نور برای ایجاد جلوه ها و احساسات مختلف در صحنه ها اشاره دارد. نورپردازی یکی از عوامل اساسی در ایجاد ابعاد بصری، معنایی، و حسی در فیلم و سریال ها است و تأثیر بسیار زیادی بر تجربه تماشاگر دارد.
ویژگی های اصلی نورپردازی عبارتند از:
1. نور اصلی (Key Light) : این نور معمولاً نور اصلی و اصلی ترین نور در صحنه است که بر روی شخصیت یا اشیاء تأکید دارد و شکل و عمق آن ها را تعریف می کند.
2. نور فرعی (Fill Light) : این نور به منظور کمک به کاهش سایه های ناخواسته از نور اصلی استفاده می شود و معمولاً از زوایای مختلفی به صحنه اضافه می شود.
3. نور تقویت کننده (Back Light) : این نور به منظور تعریف حاشیه ها و تفکیک شخصیت یا اشیاء از زمینه استفاده می شود و جلوه ای سه بعدی به آن ها می بخشد.
4. نور جلوه گر (Effect Light) : این نورها برای ایجاد جلوه های خاص مانند افکت های نورپردازی، حالت های ویژه، و تأثیرات نوری مانند برق و اتمسفر خاص در صحنه استفاده می شود.
5. تعادل نوری (Lighting Balance) : میزان و توزیع نورها در صحنه به نحوی که هم تعادل بین نورها حفظ شود و هم جلوه های مختلف نورپردازی به طور انطباقی در صحنه تأثیر گذار باشند.
6. استفاده از سایه ها (Use of Shadows) : سایه ها در نورپردازی نقش مهمی دارند که می توانند احساسات، ابعاد و معانی مختلفی به صحنه اضافه کنند و جلوه های اضافی به تصویر بدهند.
نورپردازی به عنوان یکی از عناصر اصلی فنی در سینما و فیلم سازی، توانایی ایجاد جلوه های مختلفی از جمله رمزگشایی کارگردانی، ایجاد حالت و احساسات متنوع، و برجسته کردن شخصیت ها و اتفاقات داستان را دارد که به برنده شدن در جوایز معتبر فیلمی کمک م
نور پردازی یکی از اصلی ترین کارهایی است که پیش از فیلمبرداری انجام میگردد. طراحی نور، متناسب با نوع صحنه صورت می گیرد و دیدگاه هنری طراح نور با مشارکت فیلمبردار و کار گردان اجرا می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از هنرپرداز
تصویر هنرپرداز
صاحب هنر، هنرور، کسی که آثار هنری به وجود بیاورد
فرهنگ فارسی عمید
(نُ / نِ / نَ)
سرودگوی. نغمه پرداز. آنکه ساز می نوازد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو پَرْ)
مرغی که پر تازه آورده باشد. (آنندراج). نوپر:
این یکی پیرایۀ فر همای سلطنت
باز نوپرواز دولت صید گردون آشیان.
وحشی (از فرهنگ فارسی معین).
به وصلش تا رسم صد بار در خاک افکند شوقم
که نوپروازم و شاخ بلندی آشیان دارم.
نظیری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو پَ)
عمل نوپرداز. شعر نوساختن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نوپرداز شود
لغت نامه دهخدا
پرنده ای که تازه بپرواز آمده: این یکی پیرایه فر همای سلطنت باز نو پرواز دولت صید گردون آشیان. (وحشی. چا. امیرکبیر. 305)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوپردازی
تصویر نوپردازی
عمل نوپردازشعر نو ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودپرداز
تصویر خودپرداز
عابر بانک
فرهنگ واژه فارسی سره
ابداع، تازه گویی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
Humorist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
humoriste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
유머리스트
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
হাস্যকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
นักแสดงตลก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
mcheshi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
mizahçı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
ユーモリスト
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
喜剧演员
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
הומוריסט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
гуморист
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
pelawak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
हास्यकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
humorist
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
humorista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
umorista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
humorista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
komik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
Humorist
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
юморист
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طنزپرداز
تصویر طنزپرداز
مزاحیہ فنکار
دیکشنری فارسی به اردو