معنی خودپرداز - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با خودپرداز
نواپرداز
- نواپرداز
- سرودگوی. نغمه پرداز. آنکه ساز می نوازد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوپرداز
- نوپرداز
- آن که چیزی نو آورد، شاعری که به سبک نو شعر گوید
فرهنگ فارسی معین
نوپرداز
- نوپرداز
- آنکه چیزی نو بیاورد، در علوم ادبی شاعری که به سبک نو شعر بگوید
فرهنگ فارسی عمید
نوپرداز
- نوپرداز
- نوپردازنده. آنکه چیزی نو آرد، شاعری که به سبک نو شعر گوید. (فرهنگ فارسی معین). از ترکیبات مستحدث است
لغت نامه دهخدا