- نوریاب (رَ)
نوریابنده. نورگیرنده. مستنیر:
مشعل ماه از رخ او نوریاب
شعلۀ مهر رخ او دورتاب.
کاتبی.
تا بود از شعشعۀ آفتاب
سطح معلای فلک نوریاب.
(از حبیب السیر)
مشعل ماه از رخ او نوریاب
شعلۀ مهر رخ او دورتاب.
کاتبی.
تا بود از شعشعۀ آفتاب
سطح معلای فلک نوریاب.
(از حبیب السیر)
