- نهیق
- بانگ خر
معنی نهیق - جستجوی لغت در جدول جو
- نهیق ((نَ))
- بانگ خر
- نهیق
- بانگ خر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شراب، باده
دراز گردن
دم فرو بردن، بانگ گوشخراش، واپسین آواز خر نفس کشیدن داخل شدن هوا در ریتین
منع، بازداشت، پایان چیزی، عقل، خرد
فرو بردن دم ونفس، صدای حیوانات مخصوصاً صدای خر، کنایه از زشت و ناخوشایند مانند صدای خر
بانگ کردن کلاغ، بانگ زدن شبان به گوسفندان، صدای کلاغ
نهیب، فریاد بلند برای ترساندن، تشر، ترس، بیم، هراس، تشویش، اضطراب، نگرانی، گزند، آسیب، قهر، تندی، خشم، مهلکه، معرکه، در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری و دستگاه های ماهور و نوا
فریاد بلند برای ترساندن، تشر، ترس، بیم، هراس، تشویش، اضطراب، نگرانی
گزند، آسیب، قهر
تندی، خشم
مهلکه، معرکه
در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری و دستگاه های ماهور و نوا
نهیب زدن: با زبان به کسی حمله کردن و تشر زدن
گزند، آسیب، قهر
تندی، خشم
مهلکه، معرکه
در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری و دستگاه های ماهور و نوا
نهیب زدن: با زبان به کسی حمله کردن و تشر زدن
بانگ زاغ، بانگ شبان بانگ کردن کلاغ، بانگ کلاغ: نعیق تو (غراب) بسیار و ما را عشیقی نباید بیک دوست چندین نعیقا. (منوچهری. د. چا. 5: 2)، بانگ زدن چوپان بگوسفندان
هو نوشته خوشنویسی شده خوشنویسیده، نگارینه: جامه پارچه نوشته (شده)، نقش شده
پایان چیزی، منع
نهیب
بانگ شیر، بانگ پیل، گرسنه چشم سیری ناپذیر
گزافکار، دلیر، نیکخوی، تیغ بران
آب بسیار
ترس، بیم، خوف، هراس، هول
بازداری
بازداشتن، خلاف امر، منع کردن
شاهی آبی تراتیزک از گیاهان گونه ای کرفس است که آنرا کرفس آبی نیز گویند
عقل ها، خردها
بازداشتن، منع کردن
نهی از منکر: در فقه بازداشتن از کار بد
نهی از منکر: در فقه بازداشتن از کار بد