جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نهیه

نهیه

نهیه
ناقه نهیه، ناقۀ نیک فربه. (منتهی الارب). بغایت فربهی و چاقی رسیده. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). نَهّیَه. (متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

نهیه

نهیه
ناقه نهیه،ناقۀ به پایان فربهی رسیده. (منتهی الارب). نِهیَه. به غایت چاقی رسیده. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، جزور نهیه، ضخمه سمینه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شتر کشتنی ستبر و فربه. (ناظم الاطباء). درشت اندام و فربه
لغت نامه دهخدا

ناهیه

ناهیه
ناهی، نهی کننده، بازدارَنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، وازِع، حابِس، زاجِر، مُعَوَّق، مَناع، رادِع
ناهیه
فرهنگ فارسی عمید